سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاعرانه

وحید ابراهیمی

در قرآن بزرگ ترین گناه شرک دانسته شده است. صریح آیه قرآن است که خداوند از گناه شرک نمی گذرد اما بقیه گناهان را می بخشد. «ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء و من یشرک بالله فقد افتری إثما عظیما؛ خداوند(هرگز) شرک را نمی بخشد! و پایین تر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) می بخشد. و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار می دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است.» بنابراین مشرک گناهکارترین فرد و پست ترین آدم روی زمین است. اما به مقدسات همین انسان مشرک نمی توان دشنام داد. «و لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم؛ و شما مؤمنان بر آنان که غیر خدا را می خوانند دشنام مدهید تا مبادا آن ها هم از روی دشمنی خدا را دشنام دهند.» پس انسان ها هر عنوان و صفت و خصلتی که داشته باشند مقدار زیادی حرمت و احترام دارند که ما ملزم به رعایت حرمت آن ها هستیم.

در تفسیر نمونه آمده درباره این آیه آمده است که هیچگاه بتها و معبودهای مشرکان را دشنام ندهید، زیرا این عمل سبب می شود که آنها نیز نسبت به ساحت قدس خداوند همین کار را از روی ظلم و ستم و جهل و نادانی انجام دهند.
به طوری که از بعضی روایات استفاده می شود جمعی از مؤمنان بر اثر ناراحتی شدید که از مسئله بت پرستی داشتند، گاهی بتهای مشرکان را به باد ناسزا گرفته و به آنها دشنام می دادند، قرآن صریحا از این موضوع، نهی کرد و رعایت اصول ادب و عفت و نزاکت در بیان را، حتی در برابر خرافی ترین و بدترین ادیان، لازم شمرد. دلیل این موضوع، روشن است، زیرا با دشنام و ناسزا نمی توان کسی را از مسیر غلط باز داشت، بلکه به عکس، تعصب شدید آمیخته با جهالت که در اینگونه افراد است، سبب می شود که به اصطلاح روی دنده لجاجت افتاده، در آئین باطل خود راسختر شوند، و براحتی زبان به بدگوئی و توهین نسبت به ساحت قدس پروردگار بگشایند، زیرا هر گروه و ملتی نسبت به عقاید و اعمال خود، تعصب دارد همانطور که قرآن در جمله بعد می گوید ما این چنین برای هر جمعیتی عملشان را زینت دادیم (کذلک زینا لکل امه عملهم).

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرمایند: این آیه یکى از ادب‏هاى دینى را خاطرنشان مى‏سازد که با رعایت آن، احترام مقدسات جامعه دینى محفوظ مانده و دستخوش اهانت و ناسزا و یا سخریه نمى‏شود، چون این معنا غریزه انسانى است که از حریم مقدسات خود دفاع نموده با کسانى که به حریم مقدساتش تجاوز کنند به مقابله برخیزد و چه بسا شدت خشم او را به فحش و ناسزاى به مقدسات آنان وادار سازد، و چون ممکن بود مسلمین به منظور دفاع از حریم پروردگار بت‏هاى مشرکین را هدف دشنام خود قرار داده در نتیجه عصبیت جاهلیت، مشرکین را نیز وادار سازد که حریم مقدس خداى متعال را مورد هتک قرار دهند لذا به آنان دستور مى‏دهد که به خدایان مشرکین ناسزا نگویند، چون اگر ناسزا بگویند و آنان هم در مقام معارضه به مثل به ساحت قدس ربوبى توهین کنند در حقیقت خود مؤمنین باعث هتک حرمت و جسارت به مقام کبریایى خداوند شده‏اند.

بنا بر این آیه، توهین و تمسخر دشمنان ، به جای بازداشتن آنها از مسیر غلط ، بیش از هر چیز اعتقادات و باورهای خودمان را در معرض رفتارهای متقابل قرار می دهد و از همین رو ، از هر مسلمان انتظار می رود با عمل به این دستور قرآنی از فراهم آوردن زمینه های توهین و حرمت شکنی به مقدسات اسلامی جلوگیری به عمل آورد. از سوی دیگر، خداوند در قرآن می فرماید: دوَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
دشمنی با گروهی دیگر وادارتان نکند که عدالت نورزید. عدالت ورزید که به تقوی نزدیک تر است و از خدا بترسید که او به هر کاری که می کنید آگاه است
علاوه بر این آیات شریفه ، احادیث متعددی از معصومین در مذمت ناسزاگویی نقل شده است. از آن جمله ، پیامبر اعظم (ص) می فرمایند: « هرزه گویی و بد زبانی از صفات اسلام نیست ». همچنین در وصیت حضرت علی (ع) آمده است: «در کلامتان از فحش استفاده نکنید چرا که فحش و بدزبانی زیبنده خاندان ما و شیعیان ما نیست و انسان فحاش شایستگی و لیاقت دوستی را ندارد » . ممکن است برخی گمان کنند منظور آن حضرت ، فحش و بد زبانی نسبت به دوستان بوده است ، حال آنکه این رذیلت اخلاقی از دید آن حضرت حتی نسبت به دشمنان نیز جایز نمی باشد. امیرمومنان (ع) هنگامی که در جنگ صفین شنید جمعی از اصحابش ، معاویه و پیروان او را دشنام می دهند فرمود: «من دوست ندارم که شما فحاش باشید لکن اگر شما بجای دشنام ، اعمال و احوال آن ها را ذکر کنید به حق نزدیکتر و برای اتمام حجت بهتر است».

جدای از این توصیه ها، مطالعه سیره عملی معصومین نشان می دهد که ایشان در مواجهه با حرمت شکنی ها ، ضمن اجتناب از ناسزاگویی تلاش می کردند با قول لین و رفتارهای محترمانه، کینه ورزان و معاندین را با اخلاق اسلامی آشنا ساخته و زمینه انقلاب درونی را در آنها فراهم سازند.

در جریان جنگ اُحد، دندان‏های پیشین دهان پیامبر خدا شکست و صورت ایشان شکاف برداشت. اصحاب آن بزرگوار بسیار ناراحت شدند و از آن حضرت خواستند که دشمن را نفرین کند. پیامبر در پاسخ فرمود: «اِنّی لَمْ اُبْعَثْ لَعّانا وَ لکِنّی بُعِثْتُ دَاعِیا وَ رَحْمةً؛ من ناسزاگو مبعوث نشده‏ام، بلکه دعوت‏کننده و مایه رحمت برانگیخته شده‏ام». پس به جای نفرین، چنین دعا فرمود: «اَللّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإنَّهُمْ لایَعْلَمون ؛ خدایا قوم مرا هدایت کن ؛ زیرا ناآگاه هستند.»

بنا به روایتی دیگر ، عصام بن المصطلق شامی در مواجهه با امام حسین (ع) در مدینه ، به واسطه کینه و حسد، ایشان را دشنام و ناسزای فراوان می گوید. آن حضرت نگاهی از سر عطوفت و مهربانی به عصام نموده و آیات ??? تا ??? سوره اعراف را تلاوت می نمایند سپس به عصام می فرمایند : « قدری آهسته تر باش و آرامش خود را حفظ کن، من برای خودم و برای تو از خداوند آمرزش می طلبم، اگر کمکی خواسته باشی تو را کمک می کنیم، و اگر عطا و بخشش طلب کنی به تو می بخشیم، و اگر راهنمائی خواسته باشی تو را راهنمائی می نمائیم. » عصام از رفتار خویش شرمنده می شود و امام چون آثار شرمندگی را در سیمای وی می بیند وی را تسلی می دهد. عصام پس از آن جریان ، چنین می گوید : « زمین با همه وسعت آن بر من تنگ شد و دوست داشتم شکافته شود و من به زمین فرو روم ، دیگر از خجالت بیشتر نتوانستم بمانم ، کم کم به کناری رفته و دورشدم ، ولی روی زمین از او و پدرش نزد من کسی محبوبتر و دوست داشتنی تر نبود.»

امام باقر(ع) نیز می فرماید: قولوا للناس حسنا؛ قولوا للناس أحسن ما تحبون أن یقال لکم«قولوا قولا سدیداً». در سخن خداوند که فرمود: با مردم نیکو سخن بگویید: یعنی با مردم زیباتر از آن چه دوست دارید با شما گفته شود؛ گفتاری محکم بگویید: یعنی سخن باید زیبایی  استحکام و دقت و تعمق داشته باشد.

سیره امام و رهبری نیز در برخورد با دشمنان به همین ترتیب بوده است، آنچنانکه امام (ره) مسئولان وقت صدا و سیما را از به کار بردن توهین در ضمن پخش اخبار حتی به صدام که دشمن درجه یک ملت بود برحذر داشته بود.

نکات درس آموز عبارات فوق به صورت خلاصه این است که دشمنان ما هرچه قدر هم پست یا ناراست باشند، این حق برای ما ایجاد نمی شود که آنها را با الفاظ نادرست خطاب کنیم.

متاسفانه برخی عبارات در جملات و نوشته های برخی مقامات و رسانه های حکومتی و دولتی، از روزنامه انقلابی کیهان تا معاون محترم مطبوعاتی وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی یا مقامات دیگر دیده می شود که متناسب با رویه اسلامی و ایمانی نیست.
کاربرد عباراتی بی ادبانه ولو تحت عنوان طنز، خطاب به روسای جمهور سابق یا خطاب به اصحاب رسانه یا افراد دیگر، حتی اگر خبط و خطای هدف این سخنان نیز آشکار باشد و اشتباه، عناد یا شیطنت در رفتار یا نوشته های مخالفان یا منتقدان آشکار  باشد، پذیرفتنی نیست.

رسانه ها یا مقاماتی که به نحوی با حکومت یا دولت در ارتباطند انشاء الله توجه خواهند داشت که کاربرد این گونه ادبیات، خواه ناخواه، به درستی یا به نادرست، در افکار عمومی به مناصب حکومتی و دولتی دیگر نیز مرتبط دانسته می شود. مبادا خدمات فراوان آنها به انقلاب و اسلام به خاطر بی احتیاطی های کلامی خدشه دار شود.

از سوی دیگر مدتی است برخی مقامات دولتی به بهانه استفاده از فرهنگ عامه و نزدیک شدن با مردم از ادبیات نادرست استفاده می کنند. باید توجه داشت که استفاده از ادبیات عامه مردم با بی ادبانه صحبت کردن تفاوت دارد. امام (ره) نیز با ادبیات مردم سخن می گفت اما هیچ گاه زبان به گفتار بی ادبانه نیالود.

استفاده از ادبیات عامه با ادبیات عامه غیر مودبانه تفاوت دارد. اتفاقا استفاده از ادبیات عامیانه غیر مودبانه نه تنها انقلابی نیست بلکه کاملا مطابق با فرهنگ سیاسی غرب است. اگر روسای جمهور یا سیاستمداران کشورهای غربی از تکیه کلام های عامه غیر مودبانه برای نزدیک شدن به مردم کوچه و بازار استفاده می کنند، این منش در فرهنگ سیاسی اسلامی ایرانی ما نه تنها شایسته نیست بلکه تنزل از ادب و حیای اسلامی ایرانی است.