سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاعرانه




منظره پاییزی باغ معبد انکوجی در شرق کیوتو در دامنه کوه هیئی.




باغ سانکئین واقع در ناکاوارد در یوکوهاما که برای درختان گیلاس و نیز رنگ برگ درختانش در فصل پاییز شهرت دارد.




گوزنهای پارک عمومی شهر نارا در فصل پاییز که به دلیل معبد کازوگا بنابر یک سنت محلی مقدس به شمار می‌آیند.




منظره پاییزی کوه کوریکوما در میاگی که تداعی کننده انفجار رنگها است.





جلوه پاییزی پارک معبد زرین در نارا.




آبشارهای شیبوکاوا و جنگل پیرامون آن.




پارک ریتسورین در دامنه کوه شوئین که برای دریاچه‌های کوچکش که مملو از هزاران ماهی طلایی هستند شهرت دارد.




منظره ای رویایی از فصل پاییز در روستای آسوکامورا در نزدیکی نارا.




معابد کوه یامادرا در شمال جزیره هونشو که برای رسیدن به آن باید از هزار پله بالا رفت.




منظره یکی از ورودی‌های پارک کایکوئن در مرکز شهر کومورو که در آن بقایای قلعه کومورو و نیز یک موزه وجود دارد.


علی مطهری نمایشی‌بودن استعفایش را رد کرد. 

نماینده تهران استعفایش را در اعتراض به عدم طرح سؤال وی از احمدی‌نژاد بعد از گذشت سه ماه مطرح کرده است. البته او این استعفا را یک ماه پیش به هیئت‌رئیسه داده بود. 

مطهری در گفت‌وگو با خبرآنلاین با تأیید خبر استعفایش، نمایشی‌بودن آن را رد کرد و گفت: در این موضوع جدی هستم و معتقدم باید به آیین‌نامه مجلس عمل کرد. 

در همین حال حجت‌الاسلام تقی رهبر رئیس کمیته داوری فراکسیون اصول‌گرایان با اظهار بی‌اطلاعی از استعفای مطهری به خبرآنلاین گفت: تا این لحظه که با شما گفت‌وگو می‌کنم از این موضوع خبر نداشته‌ام و به همین جهت باید این موضوع را در کمیته داوری طرح کنیم. 

پیش از این مطهری قصد طرح سؤال از احمدی‌نژاد را داشت که بعد از جلسه وی با کمیته داوری فراکسیون اصول‌گرایان مطهری اعلام کرد طرح سؤال را به بعد از اجرای قانون هدفمندکردن یارانه‌ها موکول می‌کنیم. 

عضو کمیته داوری فراکسیون اصولگرایان با اشاره به این موضوع، افزود: حتی بعد از گذشتن آن زمان بنده هم طرح سؤال از رئیس‌جمهور را امضا کرده‌ام. چراکه ما الزامی نمی‌بینیم که ایشان از این موضوع صرف‌نظر کنند. عده‌ای دیگر از نمایندگان هم طرح سؤال از رئیس‌جمهور را امضا کرده‌اند. 

وی در پاسخ به اینکه فکر می‌کنید آیا مجلس با استعفای وی مؤافقت کند یا نه؟، نیز اظهار داشت: بعید است چون نماینده وظایفی دارد که باید انجام دهد و این حق آقای مطهری است و هیأت‌رئیسه هم در شرایطی که امکان طرح سؤال از رئیس‌جمهور فراهم است، باید آن را سریع‌تر اعلام وصول کند. 

وی با بیان اینکه در حال حاضر هیچ مشکلی برای طرح سؤال از احمدی‌نژاد نیست، افزود: حتی مقام معظم رهبری هم در دیدار خود با نمایندگان به این موضوع تصریح کردند که سؤال و استیضاح حق نماینده است و در حال حاضر هم هیچ مانعی برای طرح سؤال نیست ضمن اینکه این سؤال و جواب‌ها می‌تواند برای مردم و نمایندگان هم مفید باشد.


. Terminal 3, Beijing International Airport
The world’s most beautiful airports aren’t just for show, they also bring heightened functionality. These airports will not only dazzle you their design may also help you get to your gate on time.
 
2. Kansai International Airport, Osaka, Japan
3. Chek Lap Kok Airport, Hong Kong
4. Marrakech Menara Airport, Morocco
5. Incheon International Airport, South Korea
6. Denver International Airport
7. Sondika Airport, Bilbao, Spain
8. Carrasco International Airport, Montevideo, Uruguay
9. TWA Terminal, John F. Kennedy Airport, New York City
10. Terminal 4, Barajas Airport, Madrid

 


روزی همه دانشمندان مردند و وارد بهشت شدند آنها تصمیم گرفتند تا قایم موشک بازی کنند
انیشتین اولین نفری بود که باید چشم می گذاشت.
او باید تا 100 میشمرد و سپس شروع به جستجو میکرد.
همه پنهان شدند الا نیوتون ...
نیوتون فقط یک مربع به طول یک متر کشید و درون آن ایستاد، دقیقا در مقابل انیشتین.
انیشتین شمرد 97, 98, 99..100…
او چشماشو باز کرد ودید که نیوتون در مقابل چشماش ایستاده.
انیشتین فریاد زد
نیوتون بیرون( سک سک) نیوتون بیرون( سک سک)
نیوتون با خونسردی تکذیب کرد و گفت من بیرون نیستم.
او ادعا کرد که اصلا من نیوتون نیستم !!! ...
تمام دانشمندان از مخفیگاهشون بیرون اومدن تا ببینن اون چطور میخواد ثابت کنه که نیوتون نیست ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نیوتون ادامه داد که من در یک مربع به مساحت یک متر مربع ایستاده ام ...
که من رو، نیوتون بر متر مربع میکنه .........
و از آنجایی که نیوتون بر متر مربع برابر "یک پاسکال" می باشد بنابراین من "پاسکالم"
پس پاسکال باید بیرون بره (پاسکال سک سک)

 

منبع"shooshtari.f20@gmail.com


با محبت شاید، با خشونت هرگز...........................
با خشونت هرگز
بچه ها لال شوید بی ادب ها ساکت
سخت آشفته و غمگین بودم به خودم می گفتم
بچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم میگیرند
درس ومشق خودرا
باید امروزیکی رابزنم اخم کنم و
نخندم اصلا
تابترسندازمن وحسابی ببرند
****
خط کشی آوردم درهوا چرخاندم
چشم ها

با محبت شاید، با خشونت هرگز...........................
با خشونت هرگز
بچه ها لال شوید بی ادب ها ساکت
سخت آشفته و غمگین بودم به خودم می گفتم
بچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم میگیرند
درس ومشق خودرا
باید امروزیکی رابزنم اخم کنم و
نخندم اصلا
تابترسندازمن وحسابی ببرند
****
خط کشی آوردم درهوا چرخاندم
چشم ها درپی چوب تنبیه هرطرف می غلطید
مشق هارابگذارید جلو زود معطل نکنید
اولی کامل بود خوب ،دومی بدخط بود برسرش دادزدم
سومی می لرزید خوب گیر آوردم
صید در دام افتاد وبه چنگ آمد زود
****
دفترمشق حسن گم شده بود
این طرف آنطرف نیمکتش را میگشت
تو کجایی بچه بله آقا اینجا همچنان میلرزید
" پاک تنبل شده ای بچه بد "
" به خدا دفترمن گم شده آقا همه شاهد هستند"
****
" مانوشتیم آقا "
بازکن دستت را خط کشم بالا رفت خواستم برکف دستش بزنم
اوتقلا میکرد چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد
گوشه صورت اوقرمزبود
هق هقی کرد وسپس ساکت شد همچنان میگرید
مثل شخصی آرام به خروش وناله
****
ناگهان حمدالله درکنارم خم شد
زیر یک میز کناردیوار دفتری پیدا کرد
گفت : آقا ایناهاش دفترمشق حسن
چون نگاهش کردم خوش خط وعالی بود
غرق در شرم وخجالت گشتم
جای آن چوب ستم بردلم آتش زد
سرخی گونه او به کبودی گردید
صبح فردا دیدم که حسن با پدرش ویکی مرد دگر
سوی من میایند خجل و دل نگران
منتظر ماندم من تا که حرفی بزنند شکوه ای یاگله ای
یا که دعوا شاید سخت در اندیشه انان بودم
پدرش بعد سلام گفت" لطفی بکنید وحسن را بسپارید
به ما "
گفتمش چی شده آقا رحمان
گفت این خنگ خدا وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده بچه سر به هوا یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است زیر ابرو وکنارچشمش
متورم شده است
درد سختی دارد می بریمش دکتر با اجازه آقا
چشمم افتاد به چشم کودک
غرق اندوه وتاثرگشتم
من شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر
من چه کوچک بودم
اوچه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم
به سرش آوردم
 
عیب کار ازخود من بود ونمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام
بعد از آن هم دیگر در کلاس درسم
نه کسی بد اخلاق نه یکی تنبل بود
همه ساکت بودند تاحدود امکان درس هم میخواندند
من به یاد آوردم این کلام از مولا (ع)
که به هنگامه خشم
نه به فکر تصمیم نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا چرا اصلا من عصبانی باشم
 
با محبت شاید ،گرهی بگشایم با خشونت هرگز
 
شاعر: محمد علی غنی پور

درپی چوب تنبیه هرطرف می غلطید
مشق هارابگذارید جلو زود معطل نکنید
اولی کامل بود خوب ،دومی بدخط بود برسرش دادزدم
سومی می لرزید خوب گیر آوردم
صید در دام افتاد وبه چنگ آمد زود
****
دفترمشق حسن گم شده بود
این طرف آنطرف نیمکتش را میگشت
تو کجایی بچه بله آقا اینجا همچنان میلرزید
" پاک تنبل شده ای بچه بد "
" به خدا دفترمن گم شده آقا همه شاهد هستند"
****
" مانوشتیم آقا "
بازکن دستت را خط کشم بالا رفت خواستم برکف دستش بزنم
اوتقلا میکرد چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد
گوشه صورت اوقرمزبود
هق هقی کرد وسپس ساکت شد همچنان میگرید
مثل شخصی آرام به خروش وناله
****
ناگهان حمدالله درکنارم خم شد
زیر یک میز کناردیوار دفتری پیدا کرد
گفت : آقا ایناهاش دفترمشق حسن
چون نگاهش کردم خوش خط وعالی بود
غرق در شرم وخجالت گشتم
جای آن چوب ستم بردلم آتش زد
سرخی گونه او به کبودی گردید
صبح فردا دیدم که حسن با پدرش ویکی مرد دگر
سوی من میایند خجل و دل نگران
منتظر ماندم من تا که حرفی بزنند شکوه ای یاگله ای
یا که دعوا شاید سخت در اندیشه انان بودم
پدرش بعد سلام گفت" لطفی بکنید وحسن را بسپارید
به ما "
گفتمش چی شده آقا رحمان
گفت این خنگ خدا وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده بچه سر به هوا یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است زیر ابرو وکنارچشمش
متورم شده است
درد سختی دارد می بریمش دکتر با اجازه آقا
چشمم افتاد به چشم کودک
غرق اندوه وتاثرگشتم
من شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر
من چه کوچک بودم
اوچه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم
به سرش آوردم
 
عیب کار ازخود من بود ونمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام
بعد از آن هم دیگر در کلاس درسم
نه کسی بد اخلاق نه یکی تنبل بود
همه ساکت بودند تاحدود امکان درس هم میخواندند
من به یاد آوردم این کلام از مولا (ع)
که به هنگامه خشم
نه به فکر تصمیم نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا چرا اصلا من عصبانی باشم
 
با محبت شاید ،گرهی بگشایم با خشونت هرگز
 
شاعر: محمد علی غنی پور


با محبت شاید، با خشونت هرگز...........................
با خشونت هرگز
بچه ها لال شوید بی ادب ها ساکت
سخت آشفته و غمگین بودم به خودم می گفتم
بچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم میگیرند
درس ومشق خودرا
باید امروزیکی رابزنم اخم کنم و
نخندم اصلا
تابترسندازمن وحسابی ببرند
****
خط کشی آوردم درهوا چرخاندم
چشم ها درپی چوب تنبیه هرطرف می غلطید
مشق هارابگذارید جلو زود معطل نکنید
اولی کامل بود خوب ،دومی بدخط بود برسرش دادزدم
سومی می لرزید خوب گیر آوردم
صید در دام افتاد وبه چنگ آمد زود
****
دفترمشق حسن گم شده بود
این طرف آنطرف نیمکتش را میگشت
تو کجایی بچه بله آقا اینجا همچنان میلرزید
" پاک تنبل شده ای بچه بد "
" به خدا دفترمن گم شده آقا همه شاهد هستند"
****
" مانوشتیم آقا "
بازکن دستت را خط کشم بالا رفت خواستم برکف دستش بزنم
اوتقلا میکرد چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد
گوشه صورت اوقرمزبود
هق هقی کرد وسپس ساکت شد همچنان میگرید
مثل شخصی آرام به خروش وناله
****
ناگهان حمدالله درکنارم خم شد
زیر یک میز کناردیوار دفتری پیدا کرد
گفت : آقا ایناهاش دفترمشق حسن
چون نگاهش کردم خوش خط وعالی بود
غرق در شرم وخجالت گشتم
جای آن چوب ستم بردلم آتش زد
سرخی گونه او به کبودی گردید
صبح فردا دیدم که حسن با پدرش ویکی مرد دگر
سوی من میایند خجل و دل نگران
منتظر ماندم من تا که حرفی بزنند شکوه ای یاگله ای
یا که دعوا شاید سخت در اندیشه انان بودم
پدرش بعد سلام گفت" لطفی بکنید وحسن را بسپارید
به ما "
گفتمش چی شده آقا رحمان
گفت این خنگ خدا وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده بچه سر به هوا یا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است زیر ابرو وکنارچشمش
متورم شده است
درد سختی دارد می بریمش دکتر با اجازه آقا
چشمم افتاد به چشم کودک
غرق اندوه وتاثرگشتم
من شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی می داد
بی کتاب ودفتر
من چه کوچک بودم
اوچه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سرخشم
به سرش آوردم
 
عیب کار ازخود من بود ونمیدانستم
من از آن روز معلم شده ام
بعد از آن هم دیگر در کلاس درسم
نه کسی بد اخلاق نه یکی تنبل بود
همه ساکت بودند تاحدود امکان درس هم میخواندند
من به یاد آوردم این کلام از مولا (ع)
که به هنگامه خشم
نه به فکر تصمیم نه به لب دستوری
نه کنم تنبیهی
یا چرا اصلا من عصبانی باشم
 
با محبت شاید ،گرهی بگشایم با خشونت هرگز
 
شاعر: محمد علی غنی پور


قراردادهای مرتضی حیدری با جریان انحرافی!

پس از قهر و خانه نشینی 11 روزه احمدی نژاد، اصرار بر مکتب ایرانی و اشاره به بیداری انسانی به جای بیداری اسلامی، حتی کیهان‌نشین‌ها به این نتیجه رسیده اند که حمایت دویست درصدی از احمدی نژاد باید کاهش یابد. بنابراین با اندکی تخفیف می توان اختلاف فاز نویسندگان کیهان نسبت به زمان را 6 سال ارزیابی کرد؛ چرا که این انتقاد از روز نخست و مصاحبه های یکطرفه اول محمود احمدی نژاد به صداوسیما وارد بود؛ اما این برادران ظاهرا اکنون متوجه آن شدندکه البته این نیز جای تشکر دارد

آینده‌نیوز از قراردادهای کاری مرتضی حیدری، مجری برنامه گفتگوی ویژه خبری با یکی از بانکهای نزدیک به جریان انحرافی خبر داد.

آینده با انتقاد از رویه انفعالی صداو سیما در مقابل جریان انحرافی نوشت که صدا و سیما با مصاحبه یک‌طرفه و فرمایشی با مقامات بخش زیادی از جذابیت و اثرگذاری خود بر روی مخاطب را از دست داده به طوری که این برنامه‌ها عملا به سخنرانی تبدیل شده است.

 

این سایت با مقایسه عملکرد کیهان و صداو سیما در قبال احمدی نژاد گفت که پس از قهر و خانه نشینی 11 روزه احمدی نژاد، اصرار بر مکتب ایرانی و اشاره به بیداری انسانی به جای بیداری اسلامی، حتی کیهان‌نشین‌ها به این نتیجه رسیده اند که حمایت دویست درصدی از احمدی نژاد باید کاهش یابد. بنابراین با اندکی تخفیف می توان اختلاف فاز نویسندگان کیهان نسبت به زمان را 6 سال ارزیابی کرد؛ چرا که این انتقاد از روز نخست و مصاحبه های یکطرفه اول محمود احمدی نژاد به صداوسیما وارد بود؛ اما این برادران ظاهرا اکنون متوجه آن شدندکه البته این نیز جای تشکر دارد.

 
اخیرا یکی از نویسندگان کیهان با انتقاد از مرتضی حیدری نوشت که چرا یکطرفه و در حد "تکانگر سر" با احمدی نژاد مصاحبه کرده و حتی یک سوال چالشی هم نپرسیده است

طنز/ سلام آقای رئیس‌جمهور، حال شما خوب است؟

شکیبا، شهرام - شهرام شکیبا

گویا بناست رئیس‌جمهور به خراسان‌جنوبی سفر کند. طبیعی است که مردم به فکر نامه ‌دادن به ایشان می‌‌افتند. پس من هم باز به فکر فرو می‌روم. چون هر

وقت رئیس‌جمهور به سفر می‌رود و مردم نامه به دست را می‌بینم، به این فکر می‌‌کنم که چرا اوضاع طوری است که مردم گمان می‌کنند اگر کاری دارند باید

مستقیم به خود رئیس‌جمهور مملکت نامه بدهند، حالا مردم حواس‌شان نیست، چرا رئیس‌جمهور عوض اینکه ناراحت بشود، به مردم لبخند می‌زند و تشکر

می‌‌کند؟ اینکه مردم مشکلات‌شان را به رئیس‌جمهور بگویند، اساساً معنی خوبی ندارد و به این معنی است که سایر مسئولان به حرف‌شان درست گوش

نمی‌دهند و به کارشان رسیدگی نمی‌کنند. جالب است که این مسئله دائم تکرار می‌شود. یعنی هنوز یا مردم اشتباه می‌کنند یا مسئولان به مشکلات جماعت

رسیدگی نمی‌کنند. با این حساب یا باید نظر مردم را عوض کرد یا جای مسئولان را که البته در همچنان بر پاشنه سابق می‌چرخد، لذا هیچ کدام از تعویض‌های

 فوق‌الذکر صورت نگرفته است. با دقت به آنچه عرض کردم، هر یک نامه‌ای که به رئیس‌جمهور داده می‌شود، یعنی اینکه نویسنده نامه به رئیس‌جمهور می‌گوید

یک جای کار شما می‌لنگد و رئیس‌جمهور هم درعوض به گوینده لبخند می‌زند و از او تشکر می‌کند. انصافاً بی‌وجه نیست اینکه می‌گویند ایران آزاد‌ترین کشور

دنیاست. وگرنه کجای دنیا این همه منتقد دور ماشین رئیس‌جمهور جمع می‌شوند و رئیس‌جمهور برایشان دست تکان می‌دهد و لبخند نثارشان می‌کند؟

بگذریم. خبرگزاری مهر گزارش داده است که با اعلام احتمال سفر چهارم رئیس‌جمهور به خراسان‌جنوبی یکی از عریضه‌نویسان بیرجندی ادعا کرده نامه‌های

رئیس‌جمهوری باید در فرم‌های خاصی نوشته شود که تنها دست اوست و اگر نامه‌ها در آن فرم‌های خاص نباشد به دست رئیس‌جمهور نمی‌رسد.


چند نامه احتمالی را در فرم‌های فرضی بخوانید:

بسمه تعالی
عرض سلام:
با سلام خدمت رئیس‌جمهور محبوب و مردمی


عرض ارادت: جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد، کورش زمان و امید دل ما
 

عریضه: این جانب کرمعلی کرامت کارگر کارخانه کاغذسازی هستم که کلی حقوق طلب دارم و چهار ماه است حقوق نگرفته‌ام. بچه‌ها کفش ندارند بروند

 مدرسه. در خانه هم گوشت و مرغ و برنج و صابون نداریم. کسی به داد ما نمی‌رسد. کمک!

بعدالعریضه: پیشاپیش از بذل مرحمت شما ممنونیم. به آقای مشایی هم سلام برسانید.

پاراف اول: این چه وضعی است. زودتر به ایشان مایحتاج داده شود، به من گزارش.


پاراف دوم: چشم.


گزارش عملکرد: برای خانواده مذکور یک جفت کفش در راستای تعلیم و تعلم و چهار قالب صابون در راستای بهداشت و نیم‌گونی سیب‌زمینی در راستای

 عدالت و لزوم تغذیه ارسال شد.

بسمه‌تعالی


عرض سلام:


عرض ارادت: خدمت آقای دکتر احمدی‌نژاد محبوب که در همه جهان شناخته‌شده است و شایسته مدیریت همه دنیا.

عریضه: بنده غلامعلی غلامی با پنج سر عائله بی‌کارم. لطفاً من را سرکار بگذارید.


بعدالعریضه: دوست دارم می‌دونی که این کار دله

گناه من نیست تقصیر دله (2 بار)


پاراف اول: ایشان هرچه سریع‌تر سرکار گذاشته شود.


پاراف دوم: باشه.

گزارش عملکرد: نامبرده به سرعت سرکار گذاشته شد. ایشان الان در اداره پست مشغول

خدمت است. زبانش را درآورده جماعت پاکت و تمبر را با زبان وی خیس کرده می‌چسبانند.

 نفری 100 تومان هم «زبانمزد» می‌دهند و الزاماً خسته نباشید هم می‌گویند.

بسمه‌تعالی
عرض سلام:
سلام آقای رئیس‌جمهور خیلی خیلی مهربان

عرض ارادت: آقای احمدی‌نژاد من شما رو از بابام بیشتر دوست دارم، چیکار کنم؟


عریضه: من یه دستگاه اختراع کردم که هم اورانیوم غنی می‌کند، هم دمپختک و

ترشی می‌پزه هم سوزن نخ می‌کنه هم نمیذاره بابام مامانم رو کتک بزنه،

 هم از راکی 4 بوکسش قوی‌تره هم مشقامو می‌نویسه. چیکارش کنم؟


بعدالعریضه: راستی من اسمم پویا آریاییه، 8 سالمم هست.


پاراف اول: از این نابغه ایرانی حمایت شود، شدیداً.


پاراف دوم: اوکی!

گزارش عملکرد: متأسفانه بار دیگر دست استکبار جهانی از آستین خارج درآمد

و نامبرده به خارج از کشور «مهاجرت نخبگان» نمود. حیف شد! چه بد شد!

باسلام به تنها رئیس‌جمهور خوب جهان