سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاعرانه

این آخرین شعر خودمه

مال مرداد امساله

قصه شیر و شمشیر

عجب رســــــــــمیه رســــم زمونـه                فرق عـــدالت غــــــــرق به خونه

مسجـــد پر از خـــــون یتیـما گریون                 آقامون کجاست تو هفت آسمون

پشت سر هم کاســـه هـای شـیر                 دست بچـــــــــــه ها و آدمای پیر

هــــــــــــــــدیه آوردن برای مـــــولا                مرادشــــــــون رو میخوان از خدا

یتیمـــــــــــی میگفت آقاجون هنـوز                عطرت میپـــیــچه تو کــــوچه روز

نیســـــــــــتی ببینی تو این زمـونه                 چشامون گریون دلامــــون خونه

رفتی ندیـــدی گوشـــــواره خونـی                 موهای سفــــــــــید تو نوجوونی

رفتــــــــــــــی ندیدی گلــــو بریـده                یه تشنه ی شیــر خنجر چشیده

رو دست بابا.شش ماهه بی شیر                  تو تیغ آفتــــــــــــــــاب توبارون تیر

میـــرن این روزا به تلخـــــی اما....                 میـــــاد یه روزی اون بقــــــیه الـه

چشمامون به در مونده این شبـها                  کـــــی میاد از در یوســــف زهرا؟

              

                اللهم عجل لولیک بحق مولا و حق نبیک

 

روح اله فروتن مرداد90


 ن=اگر از «لیلة القبر» رها شدی، «لیلة القدر» را درک می کنی

*/

 

اگر از «لیلة القبر» رها شدی، «لیلة القدر» را درک می کنی

اندیشه  - ویژه خبرآنلاین در شب قدر - گفتاری از آیت الله جوادی آملی

 لیالی قدر برای ما تعیین کننده است. صرف آمرزش گناهان مرده‌ها مطرح نیست. اینها یکی از زوایای فرعی لیله قدر است. شرح صدر طلب کردن، ظهور ولی عصر را مسئلت کردن، گسترش فرهنگ اسلامی را خواستن، وفاق ملی را مطرح کردن، کینه‌ها را از دل زدودن و صدها معارف و معالی دیگر در صدر خواسته‌های ماست؛ آمرزش گناهان هم جزء خواسته‌های ماست. ولی عمده آن است که گناه رخت بربندد، نه گناه بیاید و آمرزیده شود! عمده آن است که از خدا بخواهیم که اهل معصیت نباشیم.

رهایی از «لیلة‌ القبر» برای رسیدن به «لیلة‌ القدر»

از خدا بخواهیم که آن توفیق را، آن معرفت را، آن محبت را به ما عطا کند که ما هم لیله قدر بشویم. آنها که لیله قدر شدند، اسوه مایند. اگر درباره فاطمه زهرا (س) آمده است که او لیله قدر است، این سخن از سنخ تمثیل است و نه تعیین. یعنی 14 انسان کامل هر کدام لیله قدرند. و اگر آنها لیله قدرند، شاگردان آنها می‌توانند در حوزه ایمانی خود لیله قدر بشوند. تو لیلة‌ القدری، بدان؛ در صورتی که از لیلة‌ القبری بیرون بیایی! همه بزرگان به ما گفتند: اگر از لیلة‌ القبری به درآمدی، لیلة‌ القدر می‌شوی! اینکه در درونش گورستان فتنه هاست، گورستان غیبت هاست، گورستان آمال و آرزوهاست، شکمش هم گورستان حرام هاست؛ این «لیلة‌ القبر» است، نه لیلة‌ القدر!

اگر از لیلة‌ القبری به درآمد، «لیلة‌ القدر» می‌شود؛ آنگاه خیر من الف شهر(1) می‌شود، یک نفر بیش از هزار نفر می‌شود، آنگاه کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله(2) خواهد شد. یک شب اگر بر هزار ماه فضیلت دارد، یک انسان هم بر هزار گروه فضیلت دارد. در صورتی که از لیلة‌ القبری به دربیاید، لیلة‌ القدر بشود. اینها نظیر اسماء الله نیست که توقیفی باشد! اگر به ما گفتند: فاطمه زهرا(س) لیله قدر است، یعنی ای زنان عالم! شما هم می‌توانید در حوزه ایمانی خود به دنبال مولاه و سیده خود، لیلة‌ القدر بشوید. و اگر کسی قرآن در جان او جلوه کرد، او همین لیلة‌ القدر را در حوزه ایمانی خود خواهد داشت.

محفوظ بودن قلب مالامال از معارف قرآن از آفات نسیان و عذاب الهی

مرحوم امین الاسلام طبرسی در ذیل این آیه که خدای سبحان برخی را در دوران سالمندی به نسیان مبتلا می‌کند، منکم من یرد الی ارذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئا (3)؛ این حدیث نورانی را نقل کرد: الا قلبا قد رای القرآن. مگر قلبی که ظرف قرآن باشد، در دوران پیری به نسیان مبتلا نمی‌شود و خدا چنین قلبی را هم عذاب نمی‌کند بنابراین آمرزش گناهان یکی از فوائد جزئی این ادعیه است. عمده، گسترش اسلام است و ظهور ولی ماست، عمده رفع نفاق و حضور و حصول نفاق است و صدها خیر و برکت و مانند آن.

شفافیت جریان «شب قدر» در اسلام

به قدری لیله قدر در اسلام روشن بود که مانند صاحب اصلی اش یعنی ذات اقدس اله ضمیر بدون مرجع آمده. یک وقت شما می‌خوانید: قل هو؛ این هو بدون اینکه مرجع قبلاً گفته بشود ذکر شده است. سرش آن است که لازم نیست اول اسم خدا را ببرند، بعد بگویند (او)! همین که گفتند (او)، معلوم است کیست. خدا معروف هر کسی است، محبوب هر کس است. در جریان لیله قدر و قرآن آنقدر قرآن مشخص شده بود که بدون اینکه مرجع ذکر بشود، ضمیر به قرآن برگشت. فرمود: انا انزلناه فی لیلة‌ القدر(4). این اولین آیه آن سوره است بعد از (بسم الله). قبلاً سخن از قرآن نبود، قبلاً سخن از وحی نبود؛ اما در اولین آیه سوره قدر می‌خوانیم: انا انزلناه فی لیلة‌ القدر. معلوم است که ضمیر به وحی و قرآن برمی گردد! این لیله قدر آنقدر شهرت پیدا کرد که شد ظرف قرآن کریم. و چون قرآن کریم محبوب و معروف همه بود؛ لازم نبود قبلاً نامی از آن برده شود تا ضمیر به آن برگردد.

سلام دائمی ملائکه در طول شب قدر بر همه مؤمنان روزه‌دار

(قدر) هم به معنای شرف و فضیلت است و هم به معنای تدبیر امور. شرف و فضیلت در این است که فرشتگان، مرتب به صائمین و صائمات سلام عرض می‌کنند. از اول شب تا مطلع الفجر ملائکه می‌آیند، سلام می‌کنند. این سلام ملائکه را اگر کسی بشنود، معلوم می‌شود لیله قدر را درک کرده است. گفتند: آیا برای شب قدر علامتی هست؛ گفتند: آری، هوای لطیف و ملایمی دارد. گاهی انسان احساس می‌کند یک نسیمی دارد می‌وزد، نسیم بهاره. خواه تابستان باشد، خواه پاییز و زمستان؛ آن نسیم ملایم بهاری را در شب قدر احساس می‌کند، می‌گویند: اینها همه نفحه رحمانی لیله قدر است، اینها اثر سلام ملائکه است.

این سلام کردن تنها مخصوص وجود مبارک ولی عصر نیست. آنچه مخصوص آن حضرت است، آن است که حقائق و مقدرات را به حضور آن حضرت تقدیم می‌کنند. اما فرشتگانی که نازل می‌شوند، به هر مؤمن روزه دار سلام می‌کنند. اگر سلام می‌کنند، برای آن است که یا سلام خدا را می‌رسانند، یا سلام ملائکه حامل عرش را می‌رسانند، یا سلام خود را ابلاغ می‌کنند. در سوره مبارکه احزاب فرمود: هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور (5) خدای سبحان همانطوری که نسبت به رسولش تصلیه و سلام دارد، نسبت به مؤمنین و مؤمنات هم تسلیم دارد. فرمود: هو الذی یصلی علیکم و ملائکته. خدا بر شما صلوات می‌فرستد، ملائکه خدا هم بر شما صلوات می‌فرستند تا شما را از ظلمت به درآورند و نورانی کنند.

پس چه کمالی برتر از آن است که انسان خود را به جایی برساند که خدا به او سلام بفرستد، ملائکه خدا به او سلام بفرستد! شب قدر به ما این قدر و شرف را خواهد داد که مخاطبان سلام و صلوات خدا و حمله عرش و خدا و ملائکه الهی باشیم؛ تا کدام مرتبه، نصیب مخاطب بشود، چه سلامی، او را دریافت بکند ! پس قدر، هم به معنای شرف و فضیلت است، هم به معنای تقدیر امور. هم ما مقدرات جوامع انسانی، اسلامی و شیعی را از خدای سبحان مسئلت کنیم، هم شرف و منزلت مان را در این شب از ذات اقدس اله درخواست کنیم که ما را با آبرومندی در دنیا و آخرت اداره کند و به غیر خود واگذار نکند.

1- قدر/3
2- بقره/924
3- حج/5 4- قدر/1
5- احزاب/34

سخنرانی آیت الله جوادی آملی (دام عزه الشریف) در مراسم احیای شب 19 ماه مبارک رمضان ـ مسجد اعظم قمسال83


شعری از علامه حسن زاده آملی برای شب قدر

 

شعری از علامه حسن زاده آملی برای شب قدر

اندیشه  - برگرفته از کتاب نامه های عرفانی علامه حسن زاده آملی

باز دلم آمده در پیچ و تاب
انقلب ینقلب انقلاب

همچو گیاه لب آب روان
اضطرب یضطرب اضطراب

آتش عشق است که در اصل و فرع
التهب یلتهب التهاب

نور خداییست که در شرق و غرب
انشعب ینشعب انشعاب

آب حیاتست که در جزء و کل
انسحب ینسحب انسحاب

شک که دل موهبت عشق را
اتهب یتهب اتهاب

از سر شوق است که اشک بصر
انحلب ینحلب انحلاب

صنع نگارم بنگر بى حجاب
احتجب یحتجب احتجاب

سر قدر از دل بى قدر دون
اغترب یغترب اغتراب

آمُلیا موعد پیک اجل
اقترب یقترب اقتراب

سلامتی وجود نازنین این عارف ربانی امشب دعا کنید.



شب قدر از نگاه علامه طباطبایی(ره)

 

شب قدر از نگاه علامه طباطبایی(ره)

اندیشه  - آنچه پیش روی دارید بحثی پیرامون شب قدر براساس نظرات مرحوم علامه طباطبایی(ره) در تفسیر شریف المیزان است که در سوره «قدر» و «دخان» مطرح شده امید که راهنمای خوبی برای معرفی این شب باشد.

 

شب قدر یعنی چه؟
مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است و شب قدر شب اندازه گیری است و خداوند متعال در این شب حوادث یک سال را تقدیر می کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسان ها و اموری از این قبیل را در این شب مقدر می گرداند.

شب قدر کدام شب است؟
در قرآن کریم آیه ای که به صراحت بیان کند شب قدر چه شبی است دیده نمی شود. ولی از جمع بندی چند آیه از قرآن کریم می توان فهمید که شب قدر یکی از شب های ماه مبارک رمضان است.

قرآن کریم از یک سو می فرماید: «انا انزلناه فی لیله المبارکه». این آیه گویای این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوی دیگر می فرماید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» و گویای این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است و در سوره قدر می فرماید: «انا انزلناه فی لیله القدر» از مجموع این آیات استفاده می شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما اینکه کدام یک از شب های ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزی بر آن دلالت ندارد و تنها از راه اخبار می توان آن شب را معین کرد.

در بعضی از روایات منقول از ائمه اطهار(ع) شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخی دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگری متعین در شب بیست و سوم است و عدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.

پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت(ع) شب قدر از شب های ماه رمضان و یکی از سه شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت به طور عجیبی با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولی معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان، شب قدر است و در آن شب قرآن نازل شده است.

تکرار شب قدر در هر سال
شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالی که قرآن در آن نازل شد نیست بلکه با تکرار سال ها، آن شب نیز تکرار می شود. یعنی در هر ماه رمضان شب قدری است که در آن شب امور سال آینده تقدیر می شود.
دلیل بر این امر این است که:

اولا: نزول قرآن به طور یکپارچه در یکی از شب های قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولی تعیین حوادث تمامی قرون گذشته و آینده در آن شب بی معنی است.

ثانیا: کلمه «یفرق» در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم» در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را می رساند و نیز کلمه «تنزل» در آیه کریمه «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» به دلیل مضارع بودنش دلالت بر استمرار دارد.

ثالثا: از ظاهر جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» چنین برمی آید که مادامی که ماه رمضان تکرار می شود آن شب نیز تکرار می شود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست بلکه در هر سال در ماه رمضان تکرار می شود.

در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسی از ابوذر روایت شده که گفت: به رسول خدا(ص) عرض کردم یا رسول الله(ص) آیا شب قدر شبی است که در عهد انبیا بوده و امر به آنان نازل می شده و چون از دنیا می رفتند نزول امر در آن شب تعطیل می شده است؟ فرمود: «نه بلکه شب قدر تا قیامت هست.»

عظمت شب قدر
در سوره قدر می خوانیم: «انا انزلناه فی لیله القدر و ما ادرئک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر» خداوند متعال برای بیان عظمت شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: «و ما ادرئک ماهی هی خیر من الف شهر» یعنی با اینکه می توانست در آیه دوم و سوم به جای کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند و با آیه «لیله القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن در این است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند و احیا یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.
از امام صادق(ع) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟(با اینکه در آن هزار ماه در هر دوازده ماهش یک شب قدر است)
حضرت فرمود: «عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد»

وقایع شب قدر

1-نزول قرآن
ظاهر آیه شریفه «انا انزلناه فی لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگی و دفعی بودن دارد نه تنزیل که ظاهر در نزول تدریجی است.
قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:

1-نزول یک باره و در یک شب معین
2-نزول تدریجی در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم(ص)
آیاتی چون «قرانا فرقناه لتقراه علی الناس علی مکث و نزلناه تنزیلا» نزول تدریجی قرآن را بیان می کند.
در نزول دفعی (و یکپارچه) قرآن کریم که مرکب از سوره ها و آیات است یک دفعه نازل نشده است بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتی که درباره وقایع شخصی و حوادث جزیی نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصه ای دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتی درست درنمی آید مگر اینکه زمان و مکانش و واقعه ای که درباره اش نازل شده رخ دهد به طوری که اگر از آن زمان ها و مکان ها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یکباره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف می شود و دیگر بر آنها تطبیق نمی کنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است. همان اجمال و تفصیلی که در آیه شریفه «کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر» به آن اشاره شده است و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.

2-تقدیر امور
خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگی، وسعت یا تنگی روزی، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و... تقدیر می کند.

در آیه شریفه «انا انزلناه فی لیله القدر» کلمه «قدر» دلالت بر تقدیر و اندازه گیری دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم» که در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدیر دلالت می کند. چون کلمه «فرق» به معنای جداسازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه ای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه گیری مشخص سازند. امور به حسب قضای الهی دارای دو مرحله اند، یکی اجمال و ابهام و دیگری تفصیل و شب قدر به طوری که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم» برمی آید شبی است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون می آیند.

3-نزول ملائکه و روح
براساس آیه شریفه «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می شوند. مراد از روح آن روحی است که از عالم امر است و خدای متعال درباره اش فرموده است: «قل الروح من امر ربی» در این که مراد از امر چیست؟ بحث های مفصلی در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث به دو روایت در مورد نزول ملائکه و اینکه روح چیست بسنده می شود.

الف: پیامبر اکرم(ص) فرمود: وقتی شب قدر می شود ملائکه ای که ساکن در «سدره المنتهی» هستند و جبرئیل یکی از ایشان است نازل می شوند در حالی که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم هایی را به همراه دارند.

یک پرچم بالای قبر من و یکی بر بالای بیت المقدس و پرچمی در مسجدالحرام و پرچمی بر طور سینا نصب می کنند و هیچ مومن و مومنه ای در این نقاط نمی ماند مگر آنکه جبرئیل به او سلام می کند، مگر کسی که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد.

ب: از امام صادق(ع) در مورد روح سوال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح از آن سنخ نیست. مگر نمی بینی خدای تعالی فرموده: «تنزل الملائکه و الروح» پس معلوم می شود روح غیر از ملائکه است.

4- سلام و امنیت
قرآن کریم در بیان این ویژگی شب قدر می فرماید: «سلام هی حتی مطلع الفجر» کلمه سلام و سلامت به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است و جمله «سلام هی» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهی تعلق گرفته است به این که رحمتش شامل همه آن بندگان شود که به سوی او روی می آورند و نیز به اینکه درخصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به این معنا این است که در این شب کید شیطان ها هم موثر واقع نشود چنانکه در بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.

البته بعضی از مفسرین گفته اند: مراد از کلمه «سلام» این است که در شب قدر ملائکه از هر مومن مشغول به عبادت بگذرند، سلام می دهند.مهمترین مناسبت ماه مبارک رمضان، شب قدر است که هماره مورد توجه مومنین بوده و خواهد بود.


مدعی عدالت که بسیار نماز و قرآن می خواند، فرق امام عدالت را شکافت
 

مدعی عدالت که بسیار نماز و قرآن می خواند، فرق امام عدالت را شکافت

اندیشه  - ویژه خبرآنلاین در شب قدر - سال 40 هجری قمری: ضربت خوردن حضرت علی(ع) در مسجد کوفه

عبدالرحمن بن ملجم مرادی، از گروه خوارج و از آن سه نفر مدعی عدالت و از جمله نمازخوانان و قاریان قرآنی بود که در مکه معظمه با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند، که سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی، یعنی امام علی بن ابی طالب(ع)، معاویه بن ابی سفیان و عمرو بن عاص را در یک شب واحد ترور کرده و آن ها را به قتل رسانند.

هر کدام به سوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی به سوی کوفه رفت و در بیستم شعبان سال 40 قمری وارد این شهر بزرگ شد. (نگاه کنید: بیستم شعبان سال 40 هجری قمری)

وی به همراهی شبیب بن بجره اشجعی، که از همفکران وی و منتقدان وضع سیاسی و اجتماعی کوفه بود و هر دوی آن ها از سوی "قطام بنت علقمه" تحریک و تحریث شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 40 قمری در مسجد اعظم کوفه کمین کرده و منتظر ورود امیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) شدند.(1) هم چنین قطام، شخصی به نام "وردان بن مجالد" را که از افراد طایفه اش بود، به یاری آن دو نفر فرستاد.(2)

أشعث بن قیس کندی که از نمازخوانان و قاریان قران و از ناراضیان سپاه امام علی(ع) و از دو چهرگان و منافقان واقعی آن دوران بود، آنان را راهنمایی، پشتیبانی و تقویت روحی می نمود.(3)

حضرت علی(ع) در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، مهمان دخترش ام کلثوم(س) بود و در آن شب حالت عجیبی داشت و دخترش را به شگفتی درآورد.

روایت شده که آن حضرت در آن شب بیدار بود و بسیار از اتاق بیرون می رفت و به آسمان نظر می کرد و می فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمی گویم و به من دروغ گفته نشده است. این است آن شبی که به من وعده شهادت دادند.(4)

به هر روی، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسجد اعظم کوفه شد و خفته گان را برای ادای نماز بیدار کرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادی را که به رو خوابیده بود، بیدار و خواندن نماز را به وی گوش زد کرد.

هنگامی که آن حضرت وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گردید و سر از سجده اول برداشت، نخست شبیث بن بجره با شمشیر برّان بر وی هجوم آورد، ولیکن شمشیرش به طاق محراب اصابت کرد و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادی فریادی برداشت: "لله الحکم یا علی، لا لک و لا لأصحابک"! و شمشیر خویش را بر فرق نازنین حضرت علی(ع) فرود آورد و سر مبارکش را تا به محل سجده گاهش شکافت.(5)

حضرت علی(ع) در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله، فزت و ربّ الکعبه؛ سوگند به خدای کعبه، رستگار شدم.(6)

نمازگزاران مسجد کوفه، برخی در پی شبیب و ابن ملجم رفته تا آن ها را بیابند و برخی در اطراف حضرت علی(ع) گرد آمده وبه سر و صورت خود می زدند و برای آن حضرت گریه می نمودند.

حضرت علی(ع)، در حالی که خون از سر و صورت شریفش جاری بود، فرمود: هذا ما وعدنا الله و رسوله؛(7) این همان وعده ای است که خداوند متعال و رسول گرامی اشت به من داده اند.

حضرت علی(ع) که توان ادامه نماز جماعت را نداشت، به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) فرمود که نماز جماعت را ادامه دهد و خود آن حضرت، نمازش را نشسته تمام کرد.

روایت شد، که در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر حضرت علی(ع)، زمین به لرزه در آمد و دریاها مواج و آسمان ها متزلزل شدند و درهای مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمان ها بلند شد و باد سیاهی وزید، به طوری که جهان را تیره و تاریک ساخت و جبرئیل امین در میان آسمان و زمین ندا داد و همگان ندایش را شنیدند. وی می گفت: تهدمت و الله ارکان الهدی، و انطمست أعلام التّقی، و انفصمت العروه الوثقی، قُتل ابن عمّ المصطفی، قُتل الوصیّ المجتبی، قُتل علیّ المرتضی، قَتَله أشقی الْأشقیاء؛(8) سوگند به خدا که ارکان هدایت درهم شکست و ستاره های دانش نبوت تاریک و نشانه های پرهیزکاری بر طرف گردید و عروه الوثقی الهی گسیخته شد. زیرا پسر عموی رسول خدا(ص) شهید شد، سید الاوصیا و علی مرتضی به شهادت رسید. وی را سیاه بخت ترین اشقیاء، ] یعنی ابن ملجم مرادی [ به شهادت رسانید.

بدین گونه پیشوایی شایسته، امامی عادل، خلیفه ای حق جو، حاکمی دلسوز و یتیم نواز، کامل ترین انسان برگزیده خدا و جانشین بر حق محمد مصطفی(ص)، به دست شقی ترین و تیره بخت ترین انسان روی زمین، یعنی ابن ملجم مرادی ملعون، از پای درآمد و به سوی ابدیت و لقاء الله و هم نشینی با پیامبران الهی و رسول خدا(ص) رهسپار گردید و امت را از وجود شریف خویش محروم نمود.

 پی نوشت ها:

1- الارشاد (شیخ مفید)، ص 20؛ الجوهره فی نسب الامام علی و آله (البری)، ص 112

2- وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 41؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص 184

3- الارشاد، ص 21؛ وقایع الایام، ص 41؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج1، ص 171

4- منتهی الآمال، ج1، ص 172

5- الارشاد، ص 23؛ منتهی الآمال، ج1، ص 172؛ الجوهره فی نسب الامام علی و آله، ص 113؛ وقایع الایام، ص 41

6- منتهی الآمال، ج1، ص 174

7- همان

8- همان

منبع: تبیان


- اعمال شب قدر به دو بخش اعمال مشترک و اعمال مخصوص تقسیم می شوند.

شبهای قدر از جمله اوقات بسیار پرفضیلت ماه مبارک رمضان هستند که درهای رحمت الهی در آنها باز و فرصتی ارزشمند برای طلب حوائج دنیوی و اخروی از خداوند متعال فراهم است، آشنایی با برخی اعمال این لیالی ضرورتی به منظور کسب خیرات و برکات معنوی پیش بینی شده برای این ایام است.

اعمال شب قدر به دو بخش اعمال مشترک و اعمال مخصوص تقسیم می شوند.

اعمال مشترک شبهای قدر

مقارن غروب آفتاب شب قدر، غسل شود.

دو رکعت نماز اقامه شود، در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره توحید خوانده شود. بعد از نماز هفتاد بار ذکر استغفار گفته شود .

قرآن به سرگرفتن و خدا را به چهارده مصوم سوگند دادن .

زیارت امام حسین (ع) .

احیای این شبها .

اقامه صد رکعت نماز به صورت دو رکعتی و افضل آن است که درهر رکعت بعد از حمد ، ده مرتبه سوره توحید خوانده شود.

قرائت دعای جوشن کبیر.

طلب آمرزش از خدای متعال و درخواست از خدا جهت نیازهای دنیا و آخرت .

ذکر گفتن و صلوات بر محمد وآل محمد علیهم السلام.

اعمال مخصوص شب نوزدهم

- صد بار ذکر " اللهم العن قتلة امیرالمومنین"

- دعای اللّهُمَّ اجْعَلْ فِیما تَقْضِی وَفِیما تُقَدِّرُ ، مِنَ الأَمْرِ الْمَحْتُومِ ، وَفِیما تَفْرُقُ مِنَ الأَمْرِ الْحَکِیمِ ، فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ، مِنَ الْقَضاءِ الَّذِی لاَ یُرَدُّ وَلاَ یُبَدَّلُ ، أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ فِی عامِی هذا ، الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ ، الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمُ ، الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ ، الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ ، وَاجْعَلْ فِیما تِقْضِی وَتُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ عُمْرِی ، وَتُوَسِّعَ لِی فِی رِزْقِی

- صد بار ذکر " استغفرالله ربی واتوب الیه "

اعمال مخصوص شب بیست و یکم

- لعن بر قاتل امیرالمومنین

- دعای اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَاقْسِمْ لِی حِلْماً یَسُدُّ عَنِّی بابَ الْجَهْلِ ، وَهُدىً تَمُنُّ بِهِ عَلَیَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَة ، وَغِنىً تَسُدُّ بِهِ عَنِّی بابَ کُلِّ فَقْر ، وَقُوَّةً تَرُدُّ بِها عَنِّی کُلَّ ضَعْف ، وَعِزّاً تُکْرِمُنِی بِهِ عَنْ کُلِّ ذُلٍّ ، وَرِفْعَةً تَرْفَعُنِی بِها عَنْ کُلِّ ضَعَة ، وَأَمْناً تَرُدُّ بِهِ عَنِّی کُلَّ خَوْف ، وَعافِیَةً تَسْتُرُنِی بِها عَنْ کُلِّ بَلاء ، وَعِلْماً تَفْتَحُ لِی بِهِ کُلَّ یَقِین ، وَیَقِیناً تُذْهِبُ بِهِ عَنِّی کُلَّ شَکٍّ ، وَدُعاءً تَبْسُطُ لِی بِهِ الإِجابَةَ فِی هذِهِ اللَیْلَةِ وَفِی هذِهِ السَّاعَةِ ، السَّاعَةَ السَّاعّةَ السَّاعَةَ یَا کَرِیمُ ، وَخَوْفاً تَنْشُرُ لِی بِهِ کُلَّ رَحْمَة ، وَعِصْمَةً تَحُولُ بِها بَیْنِی وَبیْنَ الذُّنُوبِ حَتَّى أُفْلِحَ بِها عِنْدَ الْمَعْصومِینَ عِنْدَکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ .

- زیارت حضرت علی(ع)

اعمال مخصوص شب بیست و سوم

- تلاوت سوره های عنکبوت و روم که امام صادق (ع) فرمود: تلاوت کننده این دو سوره در این شب از اهل بهشت است

- هزار مرتبه سوره قدر

- خواندن و تکرار دعای أَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنْ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فِی هذِهِ السَّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَة وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلِیلاً وَعَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طَوِیلاً . یَا مُدَبِّرَ الأُمُورِ ، یَا باعِثَ مَنْ فِی القُبُورِ ، یَا مُجْرِیَ البُحُورِ ، یَا مُلَیِّنَ الحَدِیدِ لِداوُدَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدً وَالِ مُحَمَّد وَافْعَلْ بی ( حاجات خود را بخواهد ) اَللَّیْلَةَ اللَّیْلَةَ .

- دعای اللّهُمَّ امْدُدْ لِی فِی عُمْرِی ، وَأَوْسِعْ لِی فِی رِزْقِی ، وَأَصِحَّ لِی جِسْمِی ، وَبَلِّغْنِی أَمَلِی ، وَإِنْ کُنْتُ مِنَ الأَشْقِیاءِ فَامْحُنِی مِنَ الأَشْقِیاءِ وَاکْتُبْنِی مِنَ السُّعَداءِ ، فَإِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتابِکَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ : یَمْحُواْ اللّهُ مَا یَشاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ .

- تلاوت قرآن کریم به هر مقدار که توانستی ...


 مروری بر حوادث صبح ایران در چهارشنبه 26 مرداد 1390

انکار تجاوز دسته‌جمعی به زن جوان در ملارد

روزنامه شرق نوشت: پنج مرد که متهم هستند زنی را در ملارد شهریار ربوده و او را مورد تعرض قرار داده‌اند 20 روز بعد از تشکیل پرونده در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.
این پنج مرد متهم هستند شاکی را به عنوان مسافر سوار بر خودرو کردند و او را در آلونکی در بیابان‌های اطراف ملارد مورد آزار جنسی قرار دادند.
زن جوان بعد از رهایی از دست متهمان به پلیس شکایت کرد و گفت: برای رفتن به خانه‌ام سوار ماشین شدم. سه مرد در ماشین بودند. راننده به یک جاده خاکی پیچید و من اعتراض کردم اما دو مرد دیگر چاقو زیر گلویم گذاشتند و وادارم کردند به خواسته‌شان عمل کنم. بعد هم تماس گرفتند تا دو دوست دیگرشان هم بیایند و همگی من را مورد آزار قرار دادند.
یک روز بعد از اینکه زن جوان مشخصات این پنج مرد را در اختیار پلیس قرار داد، متهمان بازداشت شدند. آنها در بازجویی‌های اولیه اعتراف کردند زن جوان را مورد آزار قرار دادند اما زمانی که پرونده به شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد و متهمان برای بازجویی به دادگاه رفتند، مدعی شدند ادعای شاکی دروغ است. آنها گفتند: درست است که ما با این زن رابطه داشتیم اما او خودش راضی بود و ما به زور با او رابطه برقرار نکردیم. این زن به عنوان مسافر سوار ماشین شد و بعد وقتی ما پیشنهاد دادیم، قبول کرد و به بیابان رفتیم تا کسی ما را نبیند البته او اول از ما خواست اذیتش نکنیم، اما بعد مقاومت نکرد.
بعد از تکمیل تحقیقات مقدماتی، قاضی مدیرخراسانی، رییس شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران دستور تعیین وقت را صادر کرد در نهایت روز گذشته متهمان و شاکی برای برگزاری محاکمه در شعبه 76 حاضر شدند.
پیش از شروع جلسه، شاکی که با دیدن متهمان به شدت عصبی شده بود، در حالی‌که گریه می‌کرد به سمت یکی از آنها حمله کرد و گفت: اگر خانواده خودت هم بودند، لبخند می‌زدی و از مقابل آنها رد می‌شدی؟
این زن که دو فرزند دارد، گفت: در تمام این مدت نتوانستم یک روز را با آرامش کنار فرزندانم بگذرانم. واقعیت را به آنها نگفته‌ام، فقط گفتم سارقی طلاهایم را دزدید اما آنقدر آشفته هستم که زندگی‌ام دگرگون شده ‌است.
او در مورد روز حادثه گفت: به عنوان مسافر سوار ماشین شدم و سه مرد سوار ماشین بودند. در راه آنها وارد یک جاده خاکی شدند. خواستم فرار کنم اما نشد. آنها با دوستان‌شان تماس گرفتند و آنها را هم خبر کردند.
شاکی ادامه ‌داد: وقتی به محل رسیدیم آنها چاقویی زیر گلوی من گذاشتند و از من خواستند از خواسته‌شان تمکین کنم. قبول نکردم، التماس کردم عکس دخترم را نشان دادم، عکس شوهرم را نشان دادم و گفتم من خانواده‌ دارم، دست از سرم بردارید اما آنها من را تهدید کردند و برای اینکه بتوانم دوباره به خانه برگردم و دخترم را ببینم، مجبور شدم جانم را حفظ کنم. وقتی آنها من را مورد آزار قرار دادند، رهایم کردند، من هم فرار کردم و به خانه رفتم و بعد هم شکایت کردم.»
بعد از رسمی شدن دادگاه که به صورت غیرعلنی برگزار شد زن جوان یک‌بار دیگر شکایتش را مطرح کرد.
سپس نوبت به متهمان رسید. هر پنج متهم اتهام خود را رد و ادعا کردند این زن خودش به برقراری رابطه تمایل داشت. متهمان گفتند بعد از اینکه با زن جوان رابطه برقرار کردیم، همگی سیگار روشن کردیم و او هم از ما سیگار خواست، بعد هم حرفی نزد و گفت دیرش شده و باید برود.
متهمان در مورد اعترافات اولیه‌شان نیز گفتند: این اعترافات درست نیست. ما آن حرف‌ها را در کلانتری و آگاهی زدیم اما از زمانی که در دادگاه مورد بازجویی قرار گرفتیم همه را رد کردیم و باز هم رد می‌کنیم.
بنا بر این گزارش، بعد از اتمام جلسه دادگاه، هیات قضات وارد شور شد و بعد از بررسی‌ دفاعیات متهمان، گفته‌های شاکی و شواهد موجود در پرونده، رای خود را صادر می‌کنند. 

 

 

نقشه قتل تاجر آهن برای سرقت جواهرات میلیونی

روزنامه همشهری نوشت: یک زن توطئه‌گر وقتی نقشه قتل تاجر آهن را به مرحله اجرا گذاشت نمی‌دانست او زنده می‌ماند. 
این زن نظافتچی به بهانه سرقت جواهرات میلیونی دست به این اقدام هولناک زد و هرگز تصور نمی‌کرد که به‌زودی دستش رو شود.ماجرا از آنجا آغاز شد که زن 50ساله‌ای برای نظافت به خانه یک تاجر آهن می‌رفت تا اینکه وسوسه سرقت جواهرات همسر وی به جانش افتاد. برای تصاحب جواهرات باید نقشه‌ای می‌کشید و به تنها راهی که فکر کرد قتل مرد 75 ساله بود.
برای اجرای این نقشه وقتی مرد تاجر در خواب بود به سمت وی حمله کرده و با دستانش او را خفه کرد، بعد با خیال اینکه وی را کشته است جواهرات را سرقت کرده و خانه را به سرعت ترک کرد. اما این پایان ماجرا نبود چون وقتی مرد تنها به‌هوش آمد و متوجه سرقت جواهرات همسرش شد به سرعت نزد پلیس رفت و به طرح شکایت از زن نظافتچی پرداخت.
وقتی پرونده پیش روی بازپرس بخشوده از شعبه چهارم دادسرای بعثت قرار گرفت مالباخته در مورد جزئیات ماجرای دزدی گفت: من تاجر آهن‌آلات هستم. البته مدتی است که کمتر کار می‌کنم و بیشتر در خانه هستم و درست از وقتی که همسرم را از دست دادم زندگی یکنواختم به سختی می‌گذرد. من واقعا عاشق او بودم و پس از مرگش به یاد او زندگی می‌کنم.
وی ادامه داد: 15 سال پیش بود که زنم فوت کرد و با رفتنش مرا تنها گذاشت. او همیشه عاشق طلا بود و در مدتی که کنارش زندگی کردم مرتب برایش طلا و جواهرات می‌خریدم. وقتی فوت کرد برای اینکه به یادش باشم طلاهایش را روی تلویزیون گذاشتم. همیشه جلوی چشمانم بود و به یادش اشک می‌ریختم. با این کار چهره خندان همسرم جلوی نظرم بود و همین به من قوت قلب می‌داد تا به زندگی ادامه دهم.
مرد تاجر ادامه داد: چون بچه‌هایم از من دور بودند چند روز پیش تصمیم گرفتم برای انجام کار نظافت خانه‌ام با یک شرکت خدماتی تماس بگیرم. وقتی با شرکت خدماتی تماس گرفتم زن 50ساله‌ای به‌نام شهناز را به خانه‌ام فرستادند. او تقریبا هفته‌ای یکبار برای کارهای نظافت به خانه‌ام می‌آمد. زن خوب و آرامی به‌نظر می‌رسید و من هرگز فکر نمی‌کردم که او نقشه هولناکی علیه من در سر داشته باشد.
یکی از روزها که در اتاق خوابیده بودم صدایی شنیدم، چشمانم را که باز کردم شهناز بالای سرم بود و دستانش را دور گردنم حلقه زده بود. وحشت کردم، نمی‌توانستم از خودم دفاع کنم و دیگر چیزی نفهمیدم. وقتی به‌ هوش آمدم متوجه شدم که شهناز جواهرات همسرم را به سرقت برده است و برای همین نقشه قتل مرا کشیده بود اما نمی‌دانست که من نمرده‌ام. این در حالی است که طلاهای به سرقت رفته در حدود 30 میلیون تومان ارزش داشت.
پس از شکایت این مرد و اطلاعاتی که از شهناز داده بود ماموران پلیس با دستور بازپرس پرونده به خانه زن سارق رفتند و وی را دستگیر کردند. او که ابتدا خود را بی‌گناه می‌دانست وقتی متوجه شد مرد تاجر زنده است و ماجرا را لو داده، چاره‌ای جز اقرار ندید.
این زن 50 ساله به بازپرس بخشوده گفت: مشکلات مالی شدیدی داشتم به همین خاطر برای کار به یک شرکت خدماتی رفتم و مشغول به کار شدم. از طرف شرکت به خانه مرد تاجر رفتم. او علاقه شدیدی به همسرش داشت برای همین طلاهای او را روی تلویزیون گذاشته و به یادش زندگی می‌کرد. وسوسه سرقت طلاها باعث شد که نقشه قتل مرد تنها را طراحی کنم.وی ادامه داد: روز حادثه وقتی مرد تنها در خواب بود به سمتش رفتم و او را خفه کردم و بعد با تصور اینکه او مرده است جواهرات را دزدیدم و به سرعت خانه را ترک کردم. بعد از آن به یک طلافروشی مراجعه کردم و جواهرات مسروقه را 2میلیون تومان فروختم.
پس از اعترافات این زن توطئه‌گر بازپرس دستور بازداشت مرد طلافروش را صادر کرد. این مالخر بازداشت شد و اقرار کرد که می‌دانسته جواهرات 30 میلیون تومان ارزش داشته است و به دروغ به زن سارق گفته که طلاها 2میلیون تومان می‌ارزد.
وقتی مرد تاجر متوجه شد که زن سارق طلاها را 2میلیون تومان فروخته مدعی شد که اگر خودش از من 2میلیون تومان می‌خواست در اختیارش قرار می‌دادم و این مبلغ ارزش کشیدن نقشه آدمکشی را نداشت.
بازپرس بخشوده درباره این پرونده گفت: زن سارق به اتهام دزدی و شروع به قتل روانه زندان شد. برای مرد طلا فروش نیز به اتهام مالخری قرار صادر شد و او هم‌اکنون بازداشت است.


این زن54 ساله اخراجی از بیمارستان با 5 هزار تومان گوشه خیابانی در تهران زندگی می کند/عکس

 

این زن54 ساله اخراجی از بیمارستان با 5 هزار تومان گوشه خیابانی در تهران زندگی می کند/عکس

حوادث > داخلی  - زنی میانسال که تنها 5 هزار تومان پول نقد به همراه دارد، حدود 12 روز است که در خیابان خاقانی بساط زندگی‌اش را پهن کرده است.

زنی با چهره‌ای حاکی از اینکه سختی بسیار کشیده، مدعی است که متولد 1336 در تهران است و تاکنون ازدواج نکرده، این زن حدود 12 روز است که در مرکز پایتخت، کنار خیابانی روبروی دانشگاه تربیت معلم، بساط زندگی خود را پهن کرده است.

این زن میانسال که مرغ و مرغابی‌ها، در اطرافش رژه می‌رفتند از مشکلاتش می‌گفت و دلی پر از درد از صاحبخانه و بیمارستانی که در آن بهیار بود، داشت. وسایلی از جمله گاز، یخچال، فرش و حتی دفترهای نقاشی‌ و هنر معرق‌کاری‌اش در گوشه خیابان به چشم می‌خورد.

این زن مدعی است: یک سال است بیمه‌ام تمام شده است و من جزء اخراجی‌های بیمارستان محسوب شدم و در حال حاضر خواهان مسکنی برای خودم هستم و از دولت تنها همین خواسته را دارم.

وقتی با این زن در خصوص ترس از خیابان و تاریکی شب می‌گویی او با لبخند از عدم ترس خود و اینکه مردم خیابان‌های اطراف برایش غذا تهیه می‌کنند، سخن می‌گوید.

زن میانسال 54 ساله

این زن میانسال، تنها 5 هزار تومان پول نقد به همراه دارد چرا که تا به امروز حتی با اینکه گرسنگی به او فشار می‌آورده، حاضر به فروش مرغ و خروس‌هایش نشده است و حتی با عشق با آنها زندگی کرده و برایشان اسم گذاشته است.

به گفته وی، تاکنون از کمیته امداد امام خمینی(ره) به دیدنش آمدند تا مشکلش را حل کنند و او را به بهزیستی ببرند ولی عملاً اقدامی در این خصوص صورت نگرفته و تا به حال در این خیابان، روز را به شب می‌رسانیده است.

این زن با اشاره به اینکه بیماری‌هایی از جمله بیماری کلیوی و سیاتیک دارد، از اینکه شهرداری چند روز پیش می‌خواست او را به عنوان گدا ببرد ولی بعداً متوجه ماجرا شد.

قابل توجه کسانی که میگویند کسی در ایران شبها گرسنه نمی خوابد


تلفن همراه این روزها به یک وسیله ضروری تبدیل شده که در اختیار اکثر افراد قرار دارد. اگر تا چند سال پیش برای کاربران برقراری تماس از طریق این دستگاه با یکدیگر یا در نهایت ارسال یک پیام کوتاه از اهمیت بالایی برخوردار بود، امروزه بسیاری به امکانات یک گوشی و سپس طراحی آن اهمیت می‌دهند.

به گزراش «دنیای اقتصاد»، مواردی مثل اینکه تلفن همراه چه سیستم‌عاملی است یا دوربین آن چند مگاپیکسل و حافظه آن چقدر است و... از با اهمیت‌ترین نکاتی است که کاربران هنگام خرید یک تلفن همراه به آن دقت می‌کنند. با فراگیر شدن تلفن‌همراه در جامعه امروزی گروهی از کاربران که دوست دارند طعم تفاوت و خاص بودن را در حوزه دیجیتال بچشند برخی شرکت‌های این حوزه را به سمت تولید محدود گوشی‌های گران‌‌قیمت کشانده‌اند. به طوری که در حال حاضر تولید گوشی‌های پوشیده شده با الماس و طلا با قیمت‌های باورنکردنی در حال افزایش است . بسیاری از این گوشی‌ها از نظر امکانات از گوشی‌های هوشمند امروزه نه تنها چیزی بیشتر ندارند، بلکه اغلب ضعیف‌تر هم به نظر می‌رسند، بنابراین قیمت گران آنها نه به خاطر امکانات که به خاطر نوع طراحی و جواهراتی است که در آنها به کار رفته است.

در این گزارش لیستی از 10 تلفن همراه گران در جهان را می‌خوانید:


10. نوکیا با ظاهر لامبورگینی



گوشی نوکیا مدل 8800 لامبورگینی از 3 باند GSM پشتیبانی می‌کند. در واقع این پوشش 3 باند به کاربران خاص این گوشی این امکان را می‌دهد تا از گوشی خود در 5 قاره جهان استفاده کنند. این گوشی مانند گوشی‌های معمولی موجود در بازار مجهز به حافظه داخلی، صفحه نمایش رنگی TFT و دوربین است. این تلفن بوسیله شیشه ضد خش که از یاقوت کبود ساخته شده محافظت می‌شود. هر چند قیمت این گوشی منتشر نشده است، اما به نظر می‌رسد یکی از دلایلی که باعث شده این گوشی در رده گوشی‌های گرانقیمت جهان قرار بگیرد، استفاده از نام برند لامبورگینی روی این گوشی باشد. همچنین صفحه نمایش مورد استفاده در این گوشی، زنگ آهنگ به کارگرفته شده در آن و ویدئو‌های مستند موجود روی گوشی مربوط به برند لامبورگینی است.



9. نوکیا 8800 با روکش طلا



در رده نهم گرانترین گوشی‌های سال 2011 باز هم نام گوشی نوکیا مدل 8800 اما این بار با روکش طلا دیده می‌شود. امکانات این مدل از گوشی هم مانند مدل معمولی نوکیا 8800 است، اما با این تفاوت که روکش این گوشی با طلا پوشش داده شده است. نسخه طلایی نوکیا 8800 مانند یک تلفن‌همراه هوشمند دارای یک صفحه نمایش TFT با 62000 رنگ و دوربین SVGA .5 است. مجهز بودن به ام ام اس، اس ام اس، پورت USB، بلوتوث، پشتیبانی از نرم افزار جاوا، پخش MP3، ضبط ویدئو، رادیو FM از دیگر امکانات این گوشی دو هزار و 700 دلاری است.



8. نسخه ویژه موتورلا V220



شرکت موتورلا یکی دیگر از برند‌های بازار گوشی تلفن همراه است که همین چند روز پیش بخش تولید کننده این شرکت توسط شرکت گوگل خریداری شد. شرکتی که معلوم نیست با این خرید علاوه بر تولید گوشی برای اکثر کاربران به فکر تولید گوشی‌های گران‌قیمت خواهد بود یا خیر. اما پیش از این که موتورلا توسط گوگل خریداری شود،‌این برند هم برای عقب نماندن از بازار گوشی‌های گران قیمت چندین مدل گوشی با روکش طلا و الماس روانه بازار کرده بود. یکی از این گوشی ها که در رده هشتم گوشی‌های گران‌قیمت سال 2011 هم قرار گرفته مدل V220 این شرکت است. این نسخه ویژه که قیمت آن 51 هزارو 800 دلار است، توسط پیتر آلیسون، طراح اتریشی طراحی شده است. این تلفن لوکس هم، امکانات نسخه معمولی مدل V220 را داراست با این تفاوت که در طراحی ظاهری این گوشی، 1200 الماس در پانل جلویی تلفن همراه به کار گرفته شده و صفحه کلید گوشی هم با به‌کارگیری 18 گرم طلا طراحی شده است.


7. Vertu Diamond



برند ورتو که همیشه در لیست گرانترین گوشی‌های تلفن همراه قرار دارد این بار با مدل الماس خود در رده هفتم گوشی‌های گران‌قیمت جهان قرار دارد. در این مدل از گوشی آنقدر طلا و الماس به کار گرفته شده که شاید حمل و نقل آن به مکان‌های مختلف کمی برای کاربرانش خطر ساز باشد. تمامی بدنه این گوشی از الماس‌های بسیار کوچک پوشیده شده و برای پوشش صفحه کلید آن نیز از 18 گرم الماس کمک گرفته شده است. البته طراحی بدنه این گوشی به همین میزان الماس خلاصه نمی‌شود؛ چرا که در بدنه این گوشی از بهترین جنس پلاتینیوم بهره گرفته شده و در طراحی آن حتی از سرامیک‌هایی مشابهی استفاده شده که در شاتل فضایی به کار گرفته می‌شود. تا کنون 200 دستگاه از این گوشی در سراسر جهان به فروش رسیده است. اگر شما هم قصد خرید این گوشی را دارید، بهتر است بدانید که باید قیمتی در حدود 88 هزار دلار کنار بگذارید.


6. شاهزاده آیفون



مدل‌های مختلف گوشی‌های آیفون به طور معمولی جزو گوشی‌های لوکس بازار تلفن‌همراه به حساب می‌آیند. حالا فکرش را بکنید که در طراحی این گوشی 138 قطعه الماس جلا داده شده هم به کار گرفته شود. در طراحی این گوشی آیفون که توسط پیترآلیسون اتریشی طراحی شده،‌ 75/17 گرم الماس و 18 گرم طلای سفید استفاده شده است. این نسخه از آیفون با قیمت 176 هزار و 400 دلار به فروش می‌رسد.


5. تلفن هوشمند با الماس سیاه



پنجمین گوشی گران‌قیمت توسط شرکت VIPN طراحی شده است. بدنه این تلفن همراه از تیتان و پلی کربنات ساخته شده ولی روکش آینه با تزئین الماس این گوشی را متمایز می‌کند.
به نظر ارزش این گوشی تنها به استفاده از میزان الماس‌ها یا طلاهای به کار گرفته در طراحی گوشی خلاصه می‌شود؛ چرا که این گوشی از امکانات فنی خیلی خاصی برخوردار نیست. این گوشی مجهز به پردازنده 400 مگاهرتزی اینتل، دوربین 4 مگاپیکسلی و صفحه نمایش TFT‌با 256 رنگ است. این گوشی توسط Jaren Goh طراحی شده و قیمت آن سیصد هزار دلار است.


4. ورتو با مار کبری



چهارمین گوشی گران قیمت توسط Boucheron جواهرساز مشهور فرانسوی طراحی شده است. مدل کبرای برند ورتو نسخه محدود از این گوشی است که تا کنون تنها 8 عدد از آن ساخته شده است. در طراحی این گوشی دو قیرات الماس با برش گلابی، دو چشم زمرد و 439 یاقوت به گونه‌ای کنار هم دیگر قرار گرفته‌اند که شکل یک مار کبری را روی گوشی به نمایش می‌گذارند. در مجموع 21 قیرات الماس و یاقوت قرمز به کار گرفته شده، درخشندگی خاصی به این گوشی داده است.


3. تلفنی با روکش طلای سفید



این تلفن‌همراه توسط JSC Ancort تولید شده اما در اصل توسط طراح مشهور پیتر آلیسون طراحی شده است.
این گوشی گران قیمت هوشمند به وسیله طلای سفید پوشیده شده و از 50 الماس و 8 الماس آبی کمیاب برای طراحی آن کمک گرفته شده است.
درکلید میانی و لوگوی Ancort که روی گوشی به کار گرفته شده از 18 قیرات طلا استفاده شده است.
این تلفن با قیمت یک میلیون و سیصد هزار دلار به فروش می‌رسد.


2. تلفنی برای یک فرد خاص



Goldvish LeMillion توسط امانوئل‌گوئیت طراحی شده است. این تلفن همراه بیشتر شبیه به یک شمشیر کوچک است که سر تا سر آن با الماس‌های ریز پوشانده شده است. براساس گزارش‌های منتشر شده در این تلفن همراه که به خاطر تمایز و خاص بودنش در کتاب رکوردهای جهانی گینس 2008 نیز به ثبت رسیده از VVS1 و الماس‌هایی با 18 گرم طلای سفید استفاده شده است.
ویژگی‌های فنی این تلفن همراه یک میلیون و سیصد هزار دلاری، مانند تلفن‌های معمولی موجود در بازار همراه با 2 گیگابایت حافظه داخلی، رادیو FM، دوربین دیجیتال، پخش‌کننده موسیقی و بلوتوث و.. است. گفته می‌شود این تلفن همراه گران قیمت تنها در اختیار یک کاربر قرار دارد


1. آیفون در صدر



بالاخره گرانترین و لوکس‌ترین گوشی تلفن همراه مربوط به گوشی آیفون محصول شرکت APPLE‌ می‌شود. این تلفن همراه گران قیمت جهان در سال 2009 به نمایش گذاشته شده است. در طراحیGoldstriker iPhone، از 271 گرم وزن گوشی 22 گرم طلای خالص به کار رفته است.
همچنین قاب اطراف این گوشی با 200 الماس پوشیده شده است. اما این تمام طلا و الماس‌های به کار گرفته شده در این گوشی لوکس نیست؛ چرا که در لوگوی شرکت اپل که همان سیب گاز زده معروف است، 53 الماس کوچک به کار گرفته شده و تنها کلید مجهز روی گوشی نیز با 1/7 گرم الماس پوشیده شده است.
این گوشی لوکس که توسط استوارت هیوز طراحی شده قیمتی در حدود سه میلیون و دویست هزار دلار دارد.