سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاعرانه

من امسال سی و چهار سالگی خودمو جشن میگیرم.

پس انقلابمون هم سی و چهار سالشه. آخه ما باهم تو یه روز دنیا اومدیم.گرچه تاریخ شکل گیری نطفه های ما با هم فرق میکنه وشکل گیری نطفه این انقلاب به 15 سال قبلش بر میگرده ولی خوب به هر حال ما با هم همسن و سالیم. تو این پونزده سال شکل گیری و خصوصا توی اون 2 سال آخرش ،یه حال و هوای دیگه بود.خروش بیشتر،تحرک بیشتر،شهدای بیشتر و بیداری و بصیرت و همدلی بیشتر مردم باعث شد تا این انقلاب متولد بشه وتحت لوای حضرت ولی عصر "عج"ارواحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمها فداه.ورهبری پیامبر گونه امام خمینی "ره"قلب تاریکی ها را بشکافه و نور و روشنی رو به همه مسلمین دنیا هدیه و بشارت بده.

خیلی شهید دادیم تو این شکل گیری انقلاب . داشتیم سر و سامون میگرفتیم که مملکتی بسازیم که بتونیم پاسخگوی این همه شهید و جانباز و دیگر اقشار سهیم در این انقلاب باشیم که یهو سرو کله یه همسایه فضول و روانی پیدا شد و افسار خودشو داد دست آمریکا و چند تا از دیگر دوستانش و انگشتشو کرد تو لونه زنبور......

فکر میکرد چون تازه انقلاب شده ،هنوز سرو سامون نگرفتیم.زهی خیال باطل.....تقصیری هم نداشت ،غیرت ایرونی رو ندیده بود.فکر میکرد مثل همزبانان خودش یه روزه میدون خالی میکنن و مملکتشون میدن دست متجاوزگرها....

جنگ شروع شد .

یه طرف عراق و آمریکا و فرانسه و انگلیس و رو سیه و عربستان و کویت و .......یه طرف ایران و جووناش و امامش.ماههای اول جنگ بخاطر نداشتن تجربه و کمبود سلاح و خیانتهای رئیس جمهور وقت،خیلی به مشکل برخوردیم و دشمن تا شعاع 80کیلومتری ما پیشروی کرد . خرمشهر قهرمان نزدیک به چهل روز مقاومت کرد. در حالی که نه سازماندهی داشت نه سپاهی.

آنوقت کویت با اینهمه تجهیزات و امکانات در مقابل صدام 24 ساعت هم دوام نیاورد.بی خیال.....جنگ داشت به روزهای سخت میرسید .فرماندهی کل قوا از آن بی لیاقت گرفته شد و خود امام فرماندهی کل قوا را بر عهده گرفت و سپاه و بسیج در کنار نیروهای ارتش قرار گرفتند . باکری ها و باقری ها و رضایی ها و همت ها و شیرازی ها زمام امور جنگ را بدست گرفتند. وبرگهای زرینی در تقویم تاریخ این مرزو بوم رقم زدند.شهامت های وصف ناشدنی نوجوانان و جوانان و پیران این سرزمین از مرد و زن ،در ذهن همیشه بیدار این جغرافیای عظیم نقش بست و ذره ذره این خاک مقدس به آغوش پاک این دیار برگشت و وحسرت یک سانتیمتر از این خاک را بر دل استکبار و ایادی احمق او گذاشت.در اوج نداری و با کمترین امکانات جنگیدیم . تنها داشته های ما ،خدا و ایمان و رهبری بود.و غیرت و روحیه شهامت  این مردم همیشه پیروز بود. جنگ ،جنگ ایران و دشمن بود . ایرانی اعم از مسلمان شیعه و سنی و مسیحی و کلیمی و زرتشتی و.....همه و همه دست در دست هم نهادند و دشمن زبون را ارز خاک مقدسمان بیرون راندند.......اما........

اما جنگ تمام شد .......جنگ تمام شد و آنها که لایق دیدار دوست بودند ،رفتند و ما ماندیم و امانت این عزیزان ...ایرانی زخمی و خسته....خسته از هشت سال جنگ و بمباران و درگیری..

جنگ که تمام شد ماجرای احد پیش آمد و عده ای فکر کردند جنگ تمام شده است و باید انقلاب را به نام خود مصادره کنند و غنیمت جمع کنند.جنگهای سیاسی داخلی شروع شد . یکی راستی شد و یکی چپی.....یکی پیرو اصول بود یکی دنبال اصلاح.

هر کس روی کار میامد . گروه دیگر سعی در تخریب او داشتند.اولین دولت بعد از جنگ شروع کرد به بازسازی خرابه های جنگ و دولت سازندگی نام گرفت.و هزاران توهین و افترا ها را به جان خرید...8سال دولت که تمام شد.فضای سیاسی عجیبی حکمفرما شد و شعار های انتخاباتی طیفی به نام اصلاح طلب مردم را مجذوب ساخت. اصلاح طلبان روی کار آمدند و در آن دوره مردم شعور سیاسی بیشتری پیدا کردند . فضای انتقاد وآزادی بیشتری را احساس میکرد . حرف از آزادی های مدنی بود و تا حدودی مردم این شعار ها را لمس میکردند.روابط اقتصادی و سیاسی خوبی هم با دیگر کشورها داشتیم.گروه های مخالف که با شعار پایبندی به اصول در عرصه بودند.اعتراض های خود را بیشتر و بیشتر کردند و عرصه بر دولت تنگ شد.لغزشهای وزرا و معاونین و بعضا نمایندگان مجلس هم مزید بر علت شد تا حوادث تلخی در کارنامه این دولت رخ دهد که حادثه کوی دانشگاه 78 یکی از آن موارد بود که اگر نیروی محترم انتظامی و لباس شخصی ها درست و صحیح وظایف انسانی خود را انجام میدادند.کار به آنجاها نمیکشید . اصلاح طلبان رفتندو اصول گرایان بر مسند قدرت نشستند و حکومتداری به شیوه آنان شروع شد..حرف از حق مردم و زندگی خوب و پول نفت بر سفره های مردم آمد و اینکه خرابه های دوران اصلاحات را بسازند. و مفسدان اقتصادی رسوا شوند و ..و..و...

اما وضعیت زندگی مردم روز به روز بدترشد و روابط ما با دیگران رو به کاهش رفت . تحریمها هم مزید بر علت شد و برنامه های غلط اقتصادی بیشتر ما را با مشکلات در گیر کرد . اختلاسهای وحشتناک . نا امنی ها و درگیری های بین قوه . روز به روز بیشتر شد و هیچ کس نبود که جوابگوی خون اینهمه شهید باشد . عده ای بخاطر رای نیاوردن نظم مملکت را بهم ریختند و عده ای هم بخاطر با د غرور پیروزی جشن و پایکوبی راه انداختند و این وسط هیچ کس به فکر مردم نبود . به راستی اگر رهبری امام گونه مقام معظم رهبری نبود ،معلوم نبود الان ما چه وضعیتی داشتیم .کشور اکنون در آتش بازیهای جناحی میسوزد و توصیه های رهبری را مبنی بر حفظ آرامش را نادیده میگیرند و هر روز شعله های این حسد ها و کینه ها بالاتر میرود.چه کسی جوابگوی خونهای عزیزان سال 42 تا امروز است . بعد از این عزیزان و امامشان چه کردیم . فساد اقتصادی یک طرف . کینه های قدرت و انتقام یک طرف .فشارهای بیگانگان هم از یک سو.....

آیا چیزی غیر از اتحاد میتواند به ما کمک کند.؟ آیا وقت آن نرسیده تا دست در دست هم دهیم به مهر.....

خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند.....

روح اله فروتن دیماه 91