سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاعرانه

محمدرضا نعمت زاده وزیر صنایع و معادن دولت های هاشمی رفسنجانی که در دولت سید محمد خاتمی هشت سال مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی بود، گفت: ثبات با سخنرانی ایجاد نمی شود!

 وی که در دولت نهم به عنوان مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی و پس از آن به عنوان مشاور وزیر نفت فعالیت می کرد در آستانه انتخابات سال88 به دلیل اتخاذ مواضع انتقادی نسبت به دولت احمدی نژاد از سمت خود برکنار شد.
نعمت زاده پس از دو سال سکوت بار دیگر به انتقاد از رویکردهای دولت پرداخت و گفت: تغییرات گسترده در دولت از یک روحیه غیر مردم سالار نشات می گیرد.
وی بیان کرد: ما به نفت به دو گونه می توانیم نگاه کنیم. یکی اینکه محوری برای درآمد ملی باشد و مثل پدری که درآمدی دارد و خانواده را اداره می کند، کل کشور و ملت و دولت از درآمد آن ارتزاق می کنند. این دیدگاه غلطی است که چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب به آن عمل شده است. دیدگاه دیگر این است که نفت، محور توسعه فناوری و اقتصاد کشور باشد که امری مثبت است. یعنی اگر نفت را داریم، اکتشاف و تولید کنیم و به کمک آن چرخ های تکنولوژی و اقتصاد کشور را بچرخانیم.
به گفته نعمت زاده، نفت می تواند موجب توسعه فناوری و اقتصاد شود و وقتی اقتصاد و تجارت بین الملل رشد کند، متقابلا به رشد و توسعه صنعت نفت کمک می کند. البته این نظر فرد خاصی نبوده و نیست و تمام دلسوزان کشور و صنعت نفت همین نظر را دارند اما عمل به آن مشکل است. اگرچه به نظر من، شروع کننده این فکر در جهت عمل به آن، مهندس بیژن زنگنه بود که سعی کرد ما به آن سمت حرکت کنیم. این امر امکانپذیر نخواهد بود مگر اینکه وزارت نفت به این استراتژی ایمان داشته باشد و دولت و مجلس به آن صحه بگذارند.
وی تصریح کرد: البته تغییر مسیر و استراتژی، با شعار امکانپذیر نخواهد بود. مثل این است که شما با اتومبیل خود در مسیری در حرکت هستید که پس از طی کردن 100کیلومتر به شما بگویند باید چرخش کنید و مسیر حرکت را تغییر دهید. این تغییر مسیر، در گفتار خیلی مشکل نیست اما نیاز به زمان و انرژی و هزینه بالایی دارد.
نعمت زاده ادامه داد: از سه دهه گذشته که مدت زمان کوتاهی هم نیست چه آموخته ایم؟ آیا در دهه چهارم انقلاب می توانیم با همان ضریب سرعت قبل حرکت کنیم؟ آیا تجربیات قبلی خود را سکوی پرتاب قرار داده ایم تا حرکت جهشی و چشمگیری داشته باشیم؟ این بررسی، فقط منحصر به صنعت نفت نیست و در همه زمینه ها از علوم انسانی تا اقتصاد باید مسیری را که پشت سر گذاشته ایم و مسیری را که پیش رو داریم مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. باید بپذیریم که جهان اول در طول سال ها، شاخص هایی را به دست آورده که اگرچه ایرادهایی هم دارد، اما به نقطه مثبتی رسیده است. من از شما سوال می کنم آیا در جهان اول به اندازه جامعه ما دروغگویی وجود دارد؟ قطعا تا این حد وجود ندارد. درگیری ها در آنجا کمتر است و وضعیت اقتصاد و صنعت و درآمد سرانه مردم هم مشخص است. به عبارت دیگر جهان اول، یک سری شاخص ها دارد که آن را بالاتر از جهان سوم قرار می دهد حتی اگر بی عیب نباشد. البته خوشبختانه در کشور ما هم سند چشم انداز 20 ساله ترسیم شده و قرار است به یک سری شاخص ها برسیم اما متاسفانه باید بگویم اگر از مردم بپرسید این افقی که می خواهیم به آن برسیم چیست اکثرشان نمی دانند!
وی تاکید کرد: چطور ممکن است به هدفی برسیم که نمی دانیم چیست؟ من خیلی سعی کردم این موضوع را درک کنم اما نتوانستم و صرفا یک سری برداشتهای کلی نصیبم شد. به عنوان مثال در صنعت پتروشیمی، یک سری آمار و ارقام را به عنوان هدف مدنظر قرار دادیم و اعلام کردیم که می خواهیم در چند زمینه اول شویم که البته بعدا گفتند که در همه زمینه ها باید اول شویم که من همان زمان گفتم این امر، نشدنی است. دیدگاه من این است که برای اینکه حرکت ما حرکتی هدفمند باشد شاخص ها را باید به طور روشن در رسانه ها به مردم تفهیم کنیم.
وزیر سابق وزارت صنایع و معادن اضافه کرد: یکی از شاخص ها در افق چشم انداز این است که با همه کشورها تعامل داشته باشیم. آیا ما به آن سمت حرکت می کنیم یا به سمت عکس آن می رویم؟ پنج سال از برنامه 20 ساله افق چشم انداز گذشت و اکنون باید در تمام زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بررسی کنیم و ببینیم در چه مسیری قرار داریم. براساس این اهداف، باید ثبات اقتصادی و ثبات سیاسی داشته باشیم تا به رشد فناوری و رشد اقتصادی دست پیدا کنیم. در کشور خودمان، براساس برنامه چهارم توسعه، باید به رشد هشت درصدی دست پیدا می کردیم که از سال 1380 تا 86 روند خوبی را پشت سر گذاشتیم و متوسط رشد اقتصادی ما در این شش سال، بالای شش درصد بود. اما از سال 1387 دچار افت شدیم و رشد اقتصادی ما براساس آمارهای رسمی زیر سه درصد است.
نعمت زاده بیان کرد: آقای رئیس جمهور، زمانی گفت می خواهیم پول نفت را بر سر سفره های مردم ببریم. اگر این سخن وی به معنای دادن پولی به مردم باشد که غلط است، اما اگر به معنای توانمند کردن و عزتمند کردن مردم باشد درست است. اگر ما می خواهیم از یک کشور جهان سوم به کشوری توسعه یافته تبدیل شویم باید برای توانمندسازی مردم تلاش کنیم. من نمی گویم وضعیت بهتر نشده اما هنوز باید کار کنیم.
وی با انتقاد از تغییرات گسترده در دولت گفت: طبیعتا با تغییر دولتها هر چهار سال یکبار، برخی وزیران تغییر می کنند و وزیرانی که تغییر می کنند معاونانشان را عوض می کنند و به تبع آن، مدیران کل و سایر رده ها هم گاه تغییر می کنند. اما سوال من این است که اگر معاونی خوب است، چرا باید عوض شود؟ اینکه فکر کنیم گذشتگان نمی فهمیدند و اشتباه می کردند و ما آمده ایم همه چیز را زیر و رو کنیم و هرکسی که از دولت قبلی مانده باشد بد است، طرز فکر غلطی است و تفاوتی ندارد که چه کسی این طرز تفکر را دارد، هرکسی که اینگونه بیندیشد غلط است.
به گفته این مقام سابق دولتی، من چه زمانی که مدیرعامل پتروشیمی شدم و چه زمانی که مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش شدم، حتی رئیس دفتر مدیر قبلی را تغییر ندادم و اگر کمبودی بود رفع کردیم. نگفتیم نفر قبلی جاسوس یا وابسته بود. مهم این است که کارش را به درستی انجام دهد. اگر اینطور فکر کنیم ثبات، خود به خود ایجاد می شود. ایجاد ثبات، با سخنرانی امکانپذیر نیست. با بینش افراد مرتبط است. این تغییرات گسترده، از یک روحیه غیر مردم سالاری نشات می گیرد. یعنی هرچیزی که من می گویم باید انجام شود. به نظر می رسد در انتخاب این وزیران با افراد صاحبنظر کمتر مشورت شده است. عدم مشورت با متخصصان و صاحبنظران و عدم اشراف به موضوع، موجب می شود انتخاب درستی انجام ندهیم. اینکه گفته شود وزیری که انتخاب می¬کنیم باید با ما در یک خط فکری باشد و به فلانی رای نداده باشد، حرف درستی نیست. اگر کار خود را به درستی انجام می دهد، چرا او را انتخاب نکنیم؟
نعمت زاده با بیان اینکه من کاری به دولت فعلی ندارم و چنانچه این رویه در دولت های قبلی هم بوده انتقاد کرده ام گفت : باید به نظرات مختلف احترام گذاشته شود. در دوره رئیس جمهور سابق، پیش می آمد که در جلسه هیات دولت، 20 نفر یک رای می دادند و رئیس جمهور و دو – سه نفر دیگر، نظر دیگری داشتند. آن وقت رئیس جمهور می خندید و نظر مغایر با نظر خود را تایید می کرد. البته همیشه اینگونه نبود و گاهی رای گیری به این صورت انجام می شد اما این روحیه، روحیه صحیحی است. دو – سه مورد هم پیش آمد که آقای رئیس جمهور می گفت نظر مقام رهبری این است و ما هم تمکین می کردیم به نظر ایشان.
وی خاطرنشان کرد: من مدت زمان کمتر از چهار سال کار را برای یک وزیر، مثل سم می دانم، مگر اینکه وزیر بمیرد، مریض شود یا اتفاق غیرمنتظره ای رخ دهد، وگرنه چرا باید وزیری را در مدت زمان کمتر از چهار سال تغییر دهند؟ با قاطعیت عرض می کنم انتخاب فردی، صرفا به دلیل نزدیکی با ما، سمی است که باعث می شود شایسته ها کنار بروند.