هواپیمایی درحال سقوط بود و یک چتر نجات کم بود، بنابر این یک نفر باید فداکاری می کرد.
زین الدین زیدان یک چتر بر داشت و گفت : من بهترین فوتبالیست جهان هستم و باید نجات پیدا کنم این را گفت و پرید .
برد پیت هم یک چتر دیگر بر داشت و گفت: من محبوب ترین هنرپیشه جهان هستم و باید نجات پیدا کنم. این را گفت و پرید.
یه بنده خدایی هم یک چتر بر داشت و گفت: من باهوش ترین رئیس جمهور دنیا هستم و باید نجات پیدا کنم. این را گفت و پرید .
فقط دو نفر در هواپیما مانده بودند. یک پسر بچه نه ساله و پاپ ژان پل دوم
پاپ گفت: فرزندم ! من عمر خودم را کرده ام و آینده پیش روی تو است. بیا این چتر را بردار و خودت را نجات بده
پسر بچه گفت: احتیاجی نیست. اون آقاهه که می گفت باهوش ترین رئیس جمهور دنیاست، با کوله پشتی مدرسه من پرید بیرون