خبرگزاری فارس: شاید باور کردنش سخت باشد اما طرح مکتب ایرانی در برابر مکتب اسلام نه اکنون بلکه از اواخر سلطنت احمد شاه قاجار و توسط سفارت انگلیس در تهران مطرح شد.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، پایگاه خبری ـ تحلیلی ندای انقلاب نوشت: آنچه چند ماهی است در کشور به نام مکتب ایرانی در برابر مکتب اسلام مطرح میشود، چیزی نیست جز فراهم کردن زمینه زدودن آرام اسلام از منش و زندگی مردم در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ...
شاید باور کردنش سخت باشد اما طرح مکتب ایرانی در برابر مکتب اسلام نه اکنون که از اواخر سلطنت احمد شاه قاجار و توسط سفارت انگلیس در تهران مطرح شد.
بر اساس اسناد تاریخی روزی سفیر انگلیس در تهران در دیداری با احمد شاه قاجار به بررسی علل عقبماندگی ایران در برابر اروپا پرداخته و در نهایت پیشنهاد میدهد برای جبران این عقبافتادگیها نهاد دین از جامعه ایرانی حذف و مکتب ایرانی جایگزین آن شود.
آنچه در ادامه میآید متن گفتوگوی تاریخی سفیر انگلیس با احمد شاه قاجار است که متن کاملتر آن در کتب تاریخی ثبت است:
نماینده انگلیس پس از تعارفات معمول و چاخانهایی که غالباً به مذاق مسئولان ایرانی شیرین میآمد، گفت: «پیشینیان اعلیحضرت، حرص شدیدی برای بهروزی مردم ایران داشتند، به همین لحاظ همیشه آرزو میکردند که روزی این کشور را همطراز ملل راقیه اروپا ببینند، اما در تأمین مقدمات دستیابی به آن آرزو، تعلل و تأخیر روا داشتند، شاید سن و سال آنها هم مقتضی تأمین راهکارهای ضروری نبود، اما اعلیحضرت همایون احمد شاه که از نیروی جوانی و انرژی خاص این سن و سال برخوردار هستند، با کمک بیمنت دولت فخیمه بریتانیای کبیر میتوانند مقدمات این مهم را به سهولت فراهم کنند و قبل از پا نهادن به سن و سال کهولت ناظر شکوفایی ایران در حد کشورهای اروپایی باشند تا نظر اعیحضرت همایونی چه باشد!
احمدشاه: راه و کار و مقدمات مورد نظر دولت فخیمه چیست؟
نماینده انگلستان: خیلی ساده و بیدردسر و البته نیازمند تصمیم و ارادهایی جدی! جایگزین کردن مکتب ایران به جای حاکمیت معنوی «مکتب اسلام» در کشور!
اعلیحضرت کاملا مستحضر هستند ملل اروپایی تا وقتی تحت نفوذ معنوی مسیحیت و انجیل و پاپ و کشیش و کلیسا بودند، مثل مردم ایران ـ از دانش و معرفت که زمینهساز رشد و کمال بشری است ـ کم بهره بودند، کلیسا هر فکر نو و کشف جدیدی را مغایر مکتب مسیحی تلقی میکرد و صاحبان فکر و مکتشفین بدبخت را به جای تشویق و حمایت، دستگیر، محاکمه و به اشد مجازات محکوم میکرد و اگر متفکر و مکتشف حاضر به توبه و انابه میشد، ممکن بود جان به سلامت ببرد و در غیر این صورت، با قساوت تمام اعدام میشد.
ترقیات اروپا از زمانی کلید خورد که به دوران مکتب مسیحیت پایان دادیم و در خلاء حاصل، مکتب بریتانیای کبیر، یا فرانسه یا ایتالیا و غیره، مستقر کردهایم که البته این تحول به سادگی و سهولت میسر نبود، چون طرحی جدید بود و آنها هم با کمک مردم عادی ایستادگی کردند، ولی هر تلاش مذبوحانهای محکوم به شکست است و دست و پا زدنهای کلیسائیان هم به زودی پایان یافت.
از آنجایی که این فرمول در همه کشورهای اروپایی به خوبی جواب داده است، در اروپا به یک اصل تبدیل شد و بر این باوریم که در ایران هم با سابقه تمدن قوی ایرانیان، زودتر از کشورهایی نظیر افغانستان و عراق و غیره، به نتیجه میرسد و البته ما هم که تجربه این تحول را در دست داریم به اعلیحضرت همایونی در جهت پیشبرد هدف کمک خواهیم کرد و شما را تنها نخواهیم گذاشت، سفارت ما را بخشی از کاخ سلطنتیتان فرض کنید و کارمندان ما برنامهریزیهای این مهم را به عهده خواهند گرفت.
احمد شاه: اجرای چنین طرحی در ایران به مثابه سم مهلک است، زیرا مکتب مسیحی حاکم بر شما ماهیتاً با اسلام متفاوت است، اسلام دین علم است و این سخن یک شعار نیست، نخستین سورهای که بر پیامبر اسلام نازل شده است، با «اقراء» یعنی «بخوان» آغاز میشود، در آیات بعدی همان سوره، از علم و قلم به صورت مکرر سخن رفته است، واژه علم بعد از نام خداوند، بیشترین مورد استعمال را در قرآن به خود مخصوص داشت.
در قرآن ما سورهای به نام قلم هست و خداوند اسلام، به قلم و آنچه با آن نگاشته شود سوگند یاد کرده است، همه اینها گواه اهتمام اسلام به علم است، متون روایی ما که سخنان پیامبر (ص) و پیشوایان دینی را ضبط کردهاند، مجلدات اولیه را به رهنمودهای تشویق علم مخصوص داشتند، اسلام که به دین سادات شهره است، همه امتیازات قومی، قبیلهای، عشیرهای و نژادی را احمقانه توصیف کرده است، در پاسخ به غریزه امتیازخواهی بشری تحصیل علم و قانون گرایی (تقوی)را مقرر فرموده است، مکتبی که میگوید «آیا دانایان و دانشمندان با نادانان و جاهلان برابرند؟!» اسلام را نمیتوان با دیانتی تحریف شده قیاس کرد و از سوی دیگر نقش ایرانیان در افروختن مشعل علم و گسترش فروغ آن در جامعه بشری از همه مسلمانان فزونتر است و اگر روزگاری تاریخ علم با قلم انصاف نگاشته شود، ثابت خواهد شد که تمدن اروپای امروز بر شالودههای دانش مسلمانان، به ویژه ایرانیان استوار است، علیهذا اگر جایگزینی مکتب ایران به جای مکتب اسلام به خاطر دستیابی به علم و معرفت باشد، نتیجه عکس خواهد داد و اگر روزی زمامدار ابلهی حامی چنین نسخه انگلیسی گردد، نه تنها به ملت خیانت روا داشته است و همه افتخارات علمی ایرانیان را به دست فراموشی سپرده است که باید بشریت عزای عمومی اعلام کند، زیرا به تعبیری، ایران خاستگاه علم بشری است...
نماینده سیاسی انگلستان که به کلی قافیه را باخته بود و با خود میاندیشید که شاید واعظی دانشمند را با زمامداری که احمق تصور میکرد اشتباه گرفته است، برای آنکه آخرین تلاش ممکن را کرده باشد، ادامه داد:
اعلیحضرتا؛ شاید ابهت حضور ملوکانه مانع تبیین و تشریح مقصود شده باشد، باید بگویم: استحضار دارند تمدن زیبای اروپایی با کارو تلاش زن و مرد اروپایی که دوش به دوش همدیگر با احساس تعهد به جامعه و کشور کوشیدهاند، شکل گرفت، در ایران بیش از نیمی از جمعیت به علت مخالفت علمای اسلام با کار و تلاش زنان در خارج از خانهها عملا معطلاند و مکتب اسلام اجازه نقشآفرینی به زنان ایرانی را نمیدهد و حذف مکتب اسلام یعنی حذف نفوذ معنوی یک مانع بزرگ و کشف حجاب زنان یعنی، افزودن نیروی کار نیمی که معطلاند بر نیمه فعال جامعه، آن وقت میبینید چه وضعیتی پدید خواهد آمد و همه در حال کار و تلاش و سازندگی کشور ...
احمد شاه: عقبماندگی کشور ما نسبت به اروپا بیش از هر چیز معلول دخالتهای خارجی است که مستقیم و غالباً از طریق ایادی خود اعمال کردهاند، این عقبماندگی را نباید به حساب معطل ماندن نیروی کار زنان ما دانست، ضمن آنکه حصر مفهوم کار در معانی بیل زدن، کلنگ زدن، شخم زدن و امور عمرانی یا زراعی، جفا به این کلمه است، زنان مسلمان که در محیط خانه به پرورش شخصیتهایی مثل بوعلیسینا، محمد بن ذکریا رازی، جابر بن حیان و هزاران چهره برجسته علمی که معلمان بزرگ دیروز دانشمندان غرب به شمارند پرداختهاند،کاری به مراتب بزرگتر از زنان اروپایی کردهاند، دامن مادر نخست دبستان است، پس نقش آفرینی بانوان به تناسب تمایز جنسیت با مردان متفاوت به نظر میرسد، هیچ خردمندی شخصیتی چون بو علی سینا را به کاری از قبیل شخم زمین نمیگمارد، چه رسد به زن دینباور پرورنده بوعلی! این شخصیتها عموماً از مادران عفیف و دینباور پدید آمدند و مسئله حجاب و عفاف برای مسلمانان، تضمین شخصیت بانوان مومن است، همانگونه که میدانید صیانت این قشر عظیم جامعه از چشم هوسرانان، حفاظت شخصیت آنان از حقارت ابزار شدن برای هوسرانی است، ضمن آنکه مانع تضییع حق طبیعی روح و آرمانخواهی مردان است، مرد میخواهد نمیرد ولی به حکم طبیعت میمیرد و برای بانوان خود ادامه حیات خویش را در وجود فرزندش جستجو میکند.
زنی که در ادارات شما اروپائیان، یا کارخانهها، مراکز دولتی شما یا خصوصی، برای حفظ شغل خود مجبور است در قبال بهانهجویی رئیس، مدیرکل، مافوق، یا کارفرما از شخصیت خود هزینه کند، موجودی تحقیر شده است، پدیده حقیر قادر نیست زنان و مردان بزرگ به جامعه عرضه کند، زمین شوره سنبل برنیارد و در مکتب اسلام هیچ مردی حق ندارد همسرش را به کار و تامین معاش و حتی شیر دادن به فرزندش وادار کند، این اوج احترام به زنان است.
آقای سفیر؛ بگذار آخرین حرفم در زمینه علل عقبماندگی ایران را تکرار کنم، قدرتهای بزرگ با سه روش مانع پیشرفت ایران بودند، خرید شخصیت و شرف مسئولان مملکتی، تخریب شخصیت مردان کاردان و شرافتمند و زمینهسازی عزل آنها از کار سیاسی و اگر این دو روش کارایی نداشت، قتل و سر به نیست کردن آنها که اگر بخواهید توضیح میدهم.
سفیر انگلیس: متاسفانه قراری دارم که باید زودتر بروم و با لبخندی معنیدار افزود: البته شما هم میروید!!
احمدشاه: من لبو فروشی با چرخ دستی در کوچه و خیابان را بر سلطنتی که شرح وظایف آن را انگلیس بنویسد، ترجیح میدهم.