اعتماد: محسن صفاییفراهانی بعد از مدتها سکوتش را شکسته و اینبار به تصمیمی تازه از فدراسیوننشینان انتقاد میکند.
او هرچند دوست ندارد دیگر درباره تصمیماتی از این دست واکنش نشان دهد اما نمیتواند نسبت به تغییر اساسنامهیی که او و همکارانش نوشته بیتفاوت بماند. فوتبال و فدراسیون وضعیت چندان خوبی ندارند، تیمهای ملی ناکام بودهاند و حالا اتفاق ناگوار دیگری در انتظار است:«دخالت دوباره دولت در فوتبال»
این روزها خبری از خانم عرب در ساختمان پنج طبقه فدراسیون فوتبال نیست، خانم همیشه خندان و کاربلد. او معمولا زمانهای ملاقات نایبرییس فدراسیون فوتبال را تنظیم میکرد و البته از بسیاری اسرار فدراسیون باخبر بود اما علی کفاشیان که مدتهاست هفتهیی سه روز را به آکادمی فدراسیون فوتبال میرود، خانم عرب را مسوول دفترش در آنجا کرده است.
جایی خلوت و دنج و دور از شلوغیهای روزمره فدراسیون فوتبال. آیا این تبعید هم به اختلاف تاج و کفاشیان بازمیگردد؟ پروژه جدیدی در حال کلید خوردن است. گویا علی کفاشیان دیگر علاقهیی به اتفاقات فوتبال ندارد و کاملا اوضاع و احوال را رها کرده است.
دیگر به تماسهای دوستان خبرنگارش پاسخ نمیدهد، تعداد جلساتش را کم کرده. همین هفته پیش بود که در کنار عباسی ایستاد اما جز چند متلک، حرف خاصی نزد. همه توضیحات را عزیزمحمدی و نبی به اطلاع آقای وزیر رساندند.
چند ماه پیش در جلسهیی خصوصی یکی از دوستان بسیار نزدیک یکی از مدیران پرنفوذ گفت: «کفاشیان هفته بعد استعفا میدهد و میرود» اما دوست خبرنگار کفاشیان در آن جمع زیر بار نرفت و پایان حرفش این بود: «مطمئن باش اگر کفاشیان بخواهد برود یک جای کار را زخمی میکند.» کفاشیان این روزها دل خوشی از نواب رییسش ندارد. یکی مهدی تاج و دیگری عزیزمحمدی، یکی نایبرییس فدراسیون و دومی هم رییس سازمان لیگ. علت چیست؟
انتخابات نزدیک است
علی کفاشیان به روزهای آخر مدیریتش نزدیک شده و گویا از بالا به او خبر رسیده که نمیتواند برای چهار سال دیگر رییس فدراسیون فوتبال باشد. چند روز پیش یکی از روزنامهها خبر محرمانهیی به نقل از کفاشیان نوشت: «اجازه نمیدهم در این مدت باقیمانده این آقا هر کاری خواست بکند! او تمام اخبار اتاق مرا به خبرنگاران رسانهها میدهد، به این امید که خودش رییس شود اما تمام تلاشم را میکنم که مجمع فدراسیون به چنین شخص خبرچینی رای ندهد.»
این نشان میدهد علی کفاشیان از اتفاقات اطرافش بسیار دلچرکین است و اصلا حدس زدن نام «این آقا» سخت نیست. از طرف دیگر کفاشیان شمشیرش را از رو برای نایبرییس دیگرش بسته و حسابی با او اختلاف پیدا کرده و البته هنوز علت این امر بطور روشن مشخص نیست و نمیتوان به روشنی حق را به یکی از طرفین داد. هرچند تصمیماتی همچون کنار گذاشتن مایلیکهن و غلام پیروانی میتواند علت اصلی باشد.
اساسنامه تغییر کند
علی کفاشیان به شیوه خودش انتقام میگیرد؛ گاهی با خنده و گاهی هم با پنبه! هنوز بسیاری از ورزشیخوانان در ذهنشان است که کفاشیان در پاسخ به خبرنگاری درباره انتخابات دیماه گفت: «شاید دیماه نباشد، من باید زمانش را اعلام کنم و باید شرایط مهیا باشد» احتمالا بسیاری از یاد بردهاند که رییس فدراسیون فوتبال در اردیبهشت پارسال در جلسهیی با رییس سابق سازمان تربیتبدنی اعلام کرد «دستم بسته است» و باید «اساسنامه تغییر کند» چند روز بعد سعیدلو پاسخ داد: «اساسنامه فدراسیون فوتبال نیاز به بازخوانی مجدد دارد.»
جالب است که واعظآشتیانی در مصاحبهیی بشدت از «بی»اختیار بودن رییس فدراسیون گله داشت و اعلام کرد: «مگر میشود دست و پای یک نفر را بست و آن فرد را به استخر انداخت و انتظار داشت شنا کند؟» آن روزها ادعای کفاشیان البته این بود: «بد نیست به خاطر ایجاد نظم و حرکت در مسیری مشخص مجمع تشکیل شود و در آن اختیارات رییس فدراسیون فوتبال افزایش پیدا کند.»
وقت انتقام
علی کفاشیان این روزها پروژه جدیدی را در دست اجرا دارد. اینکه پروسه انتخاب نایبرییسان را از انتخابی به انتصابی تبدیل کند و به این شکل با یک تیر دو نشان بزند. اول اینکه از برخی نایبرییسان انتقام بگیرد و دوم اینکه دستش در انتخاب نزدیکان تصمیمگیر آزاد باشد.
اتفاقی که باید از مجمع فدراسیون فوتبال بگذرد. این روزها فدراسیون چندپاره است. پارهیی فعالیتهای روزمره را در دستور کار دارد، پارهیی با علی کفاشیان همراه هستند و پارهیی دیگر مقابل تصمیمهای رییس سنگاندازی میکنند یا خودشان را از تیررس او خارج میکنند. علی کفاشیان روزهای سختی را پشت سر میگذارد.
آیا مجمع فدراسیون فوتبال به انتخابی شدن نایبرییسها رای خواهد داد؟ آیا تلاشهای عزیزمحمدی و مهدی تاج برای اقناع باشگاهها و برخی هیاتها برای عدم رای اعتماد به این بند جدید جواب خواهد داد؟
خلاف اساسنامه است
محسن صفاییفراهانی را بسیاری به عنوان معمار اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال میشناسند. مردی که در قامت رییس کمیته انتقالی موفق شد اساسنامه جدید را به امضای هیات وزیران برساند تا انتخابات از دل این اساسنامه برگزار شود.
او این روزها هرچند ادعا دارد که اخبار ورزش و مخصوصا فوتبال را تعقیب نمیکند اما بسیاری از دوستان نزدیکش خبر میدهند که این مهره اصلاحطلب با دقت و وسواس فراوانی اخبار فوتبالی را تعقیب میکند و به این حوزه علاقه نشان میدهد. احتمالا او با توجه به محدودیتهایی که وجود دارد چنین اظهارنظری داشته است.
صفاییفراهانی درباره عملیات جدید کفاشیان در خصوص تغییر اساسنامه میگوید: «این مغایر اساسنامه فیفا است. مدیران فدراسیونها مثل نواب رییس و خزانهدار و رییس اعضایی هستند که به روش انتخابی در مجمع برگزیده میشوند و از همین رو اعضای هیات اجرایی، انتخابی هستند و نه انتصابی و اگر این اتفاق رخ دهد خلاف است.»
او حرفهایش را در گفتوگو با «اعتماد» اینگونه ادامه میدهد: «هیات اجرایی بالاترین مقام تصمیمگیری حتی بالاتر از فدراسیونهاست و هیات تصمیمگیر اصلی است. اگر بخواهید در بحث تجارت مقایسه کنید همانند نسبت هیاتمدیره خواهد بود به مدیرعامل که بالادست مدیرعامل قرار دارد.»
صفاییفراهانی با ذکر این پرسش که «در جهت تغییر اساسنامه، هیات اجرایی چه کسی خواهد بود»، گفت: «نمیشود که هم سیاستگذار بود و هم مجری مصوبات. این موضوع در فیفا و کنفدراسیون هم هست و از اساسنامه فیفا اقتباس شده است.»
او ادامه داد: «البته میتوان نواب رییس را از انتخابی به انتصابی تبدیل کرد اما دیگر شرایط گذشته را نخواهد داشت و هیات اجرایی جدیدی باید تعریف شود. بعدتر هم عواملی همانند معاون و مدیر را به عنوان زیردست انتخاب کند و مصوبهاش را از مجمع بگیرد و مراسمی را هم روی آنها بگذارد و نقشهایی را برای آنها تعریف کند اما آنها عضو هیات اجرایی نخواهند بود. به نظرم ایران هم میتواند این کار را بکند ولی ترکیب هیات اجرایی را دست نزند.»
مشکل جای دیگر است
صفایی به موضوعات به صورت عمیق نگاه میکند و برای همین عمق این تصمیم را مورد نکوهش قرار میدهد: «به نظر من مشکل این نیست که دست آقایان بسته است. عموما ما با تصمیم جمعی و تیمی مشکل داریم و یاد نگرفتیم چگونه با این موضوع برخورد کنیم. این همه کشورها با این اساسنامه کار میکنند و فدراسیونشان هم بهترین عملکرد را دارد و مشکلی هم پیش نمیآید. به هر حال طبق ضوابط دبیرکل فدراسیون باید کارهای اجرایی ویژه را انجام دهد، نه رییس فدراسیون و به نظر بنده نداشتن آموزشهای کافی و کار تیمی باعث شده بسیاری به حیطه وظایفشان آشنا نباشند.»
صفایی اعتقاد دارد: «جا افتادن چنین مسائلی، یک سری آموزشها را میطلبد که باید هم حوصله کنیم و هم به مدیران وقت بدهیم و افرادی که به این روشها اعتقاد دارند را به کار گیریم. یعنی به سیستم و کار تیمی اعتقاد داشته باشند و بتوانند در چارچوب فعالیت کنند و اعمال سلیقه نکنند. این اساسنامه به هر حال دهها سال است در کشورهای دیگر اجرا میشود و مشکل نوع برداشت ما است که عموما عادت کردهایم به صورت فردی حرکت کنیم.»
بازگشت دخالت دولت؟
به نظر میسد اگر این قانون تصویب شود و رییس فدراسیون بتواند نواب رییس را خودش انتخاب کند آنگاه دست دولت برای دخالت باز خواهد شد چراکه تا به حال اگر دولت نتوانست جایگزین کفاشیان را روی صندلی فوتبال بنشاند، وجود اساسنامهیی است که جایگزین را نایبرییس اول و دوم میداند یعنی تاج و عزیزمحمدی، اتفاقی که اصلا خوشایند دولت و علیآبادی و سعیدلو نبود.
اما با این مصوبه دولت مطمئنا بر این موضوع تاکید خواهد داشت و یادگاری بسیار بدی برای فوتبال باقی خواهد ماند. یعنی همه تلاشهای کمیته انتقالی از بین خواهد رفت.
صفایی میگوید: «من چون نمیدانم چه تغییری قرار است ایجاد شود نمیتوانم پاسخ دهم اما هر نوع تغییری که باعث شود سازماندهی مناسب را از اشخاص بیرونی انتظار داشته باشیم، ما را با مشکل مواجه میکند. رییس فدراسیون میتواند معاون انتصابی داشته باشد اما باید تکلیف هیات اجرایی را مشخص کند.» کمتر کسی از افکار این روزهای کفاشیان خبر دارد. او چه نقشهیی در سر دارد و چه میخواهد؟ کاش او دوباره پاسخگو باشد...