آفتاب: اقدام بیسابقه دعوت از یک کارشناس افغانی غیرهمراه در شبکه خبر، باعث شد این شبکه که با هدف تاثیرگذاری بر افکار عمومی در گستره بینالمللی راهاندازی شده و سالها از فعالیت آن میگذرد با چالش مواجه شود و بعد از بار کردن بدون پاسخ چند اتهام به جمهوری اسلامی، نهایتًا با قطع ارتباط با فرد مذکور، به حیثیت صداوسیما ضربه وارد شود.
روز سهشنبه در گفتوگوی زنده شبکه خبر با فضل الرحمن اوریا، روزنامهنگار افغانی با موضوع «مخالفت با توافقنامه امنیتی آمریکا و افغانستان»، وی در پاسخ به سوال مجری برنامه درباره اثرگذاری ایران در منطقه نیز گفت که در حال حاضر ایران تنها کشور دنیا است که در انزوای کامل بهسر میبرد و با هیچ یک از همسایگان خود رابطه دوستانه ندارد!
وی همچنین در بخش دیگری در پاسخ به این سوال که دلیل ناکامی قدرتهای غربی و ناتو برای ایجاد امنیت در افغانستان چه بوده است، عامل اصلی این وضعیت را مداخله کشورهای همسایه ما از جمله ایران و پاکستان و موجودیت مدیریت ضعیف افغانستان دانست.
این که یک روزنامهنگار افغانی چنین عقایدی داشته باشد، البته چیز عجیبی نیست، اما مشکل این است که به دلیل عادت مجریان این شبکه به «در چارچوب حرف زدن» کلیه کارشناسان مدعو، علاوه بر این که در بسیاری موضوعات فضای تضارب آرا در این شبکه به وجود نمیآید و طبعاً از اثربخشی این شبکه میکاهد، مجری هم عادت و توان جمع کردن یک حرف مخالف را نداشته باشد و بعد از بیان یک جمله نه چندان حرفهای ناگهان برنامه قطع میشود!
البته انتخاب عنوان این گفتوگو (مخالفت با توافقنامه امنیتی آمریکا و افغانستان) هم به راحتی میزان حرفهای و اثرگذار بودن این نوع گفتوگوها را نشان میدهد و در واقع بهجای آن که در قالب یک برنامه بیطرفانه، تحلیل موردنظر شبکه به خورد مخاطب داده شود، با یک تیتر جهتدار اتفاقاً یک تحلیل «آنطرفانه»! به بینندگان داده میشود که در واقع از نظر رسانهای بدتر از این شیوه امکان ندارد.
قاعدتاً مسئولان این شبکه بعد از این رخداد با مجری یا معرفیکننده این روزنامهنگار افغانی برخورد خواهند کرد، اما کاش از این اتفاق بهره برده میشد تا فکری اساسی برای حرفهای و چندصداییکردن شبکه خبر شود.
در این حال علی محمد حسامفر، کارشناس رسانه در این زمینه نوشت: این روزها ویدیویی در سایتهای اینترنتی پخش شده است که در واقع ضربهای به حیثیت حرفهای و اخلاقی رسانهی ملی است.
مجری برنامه چون همیشه عادت داشته کارشناسان مطابق میل برنامهسازان حرف بزنند، شوکه شده است و در جواب کارشناس برنامه که ایران را همراه پاکستان از کشورهایی میخواند که در افغانستان ناامنی ایجاد میکنند، میگوید: "البته این نظر شخصی شماست، البته دربارهی پاکستان درست میفرمایید، ولی دربارهی ایران من با شما همنظر نیستم." و تهیهکننده یا ناظران پخش هم با قطع ارتباط، کاری میکنند که اصلاً در شان یک شبکهی خبری بینالمللی نیست.
متاسفانه مجری تسلط کافی به موضوع بحث و تاریخچهی آن ندارد. پس نمیتواند با طرح سوالی از پاسخ غیرمترقبهی کارشناس افعان، شروعی برای یک بحث چالشی و البته محترمانه بسازد.
مجری در پاسخ به کارشناس میگوید: "البته این نظر شخصی شماست"! مگر کارشناس قرار است نظر شخصی کس دیگری را بدهد؟
البته قطع کردن برنامه، از کلکل کردن با کارشناس بهتر بود، اما بهتر آن بود، که همین اتفاق را به محلی برای تضارب آرا تبدیل میکردند. بهویژه که شبکهی فارسیزبان خبر، مخاطب افغانی هم دارد، و بالاخره عدهای در افغانستان همنظر این آقای کارشناس هستند.
به طور خلاصه دربارهی ویدیوی پخش شده این موارد را میشود ذکر کرد:
1. در انتخاب کارشناس برای برنامهای که احتمالا فقط یک کارشناس داشته، دقت کافی نشده است. چرا که او بسیار قطبی فکر میکند و حضور چنین کارشناسانی حتمًا باید با حضور فرد دیگری از قطب مقابل باشد تا برنامهی خوبی ارایه شود.
2. مجری برنامه برخورد بسیار دستپاچهای با "یک اتفاق پیشبینی نشده" دارد. تسلط نداشتن بر موضوع و تاریخچهی آن میتواند از دلایل این دستپاچگی باشد، اما مهمتر از آن، عادت نداشتن مجریان به بحثهای چالشی است. آنها حتا در عالم خیال هم برنامههایی که چالشی دربارهی سیاست خارجی باشد را تصور نمیکنند و برای آن تربیت نشدهاند. از آن بدتر گویا مجری این برنامه، برنامههای مشابه در شبکههای بینالمللی را دنبال نمیکند تا آمادگیِ لازم را داشته باشد. شایسته است مجریان دایم این برنامهها را رصد و خود را جای دیگر مجریان بگذارند و از خود این سوال را بپرسند که اگر من جای او بودم چه میکردم و چه میگفتم.
و چه بهتر که صداوسیما آرام آرام به سمت برنامههای چالشی با قابلیت ارایهی پیام به شیوهی نرم، و احترامی هرچند حداقلی به تضارب آرا پیش برود، تا وقوع چنین حوادثی برای دستاندکاران این قدر شوکآور نباشد.( البته چنین روشی در عین حال تنها روش مقبول برای جذب مخاطب و ارایهی برنامههای حرفهای هم هست، ولی فعلاً بحث ما کمک به دستاندرکاران برنامهها برای شوکّه نشدن است!)
3. قطع کردن برنامه تصمیم اشتباهی بود. مگر کارشناس افغان، بیشتر از آن چه گفت چه میخواست بگوید؟ بیشتر از این که با بیانصافی محبتهای دولت و ملت ایران به همسایهی شرقی را نادیده بگیرد، و ایران را با بدبینی بسیار منزویترین کشور دنیا بداند، چه چیزی برای گفتن داشت؟ بهتر بود با یکی دوسوال دیگر، یا نهایتاً بدون آن، از او خداحافظی میشد. در واقع اقدام تهیهکنندگان یا پخش شبکهی خبر در قطع ارتباط با میهمان برنامه، نه تنها یک اقدام غیرحرفهای، که حرکتی غیراخلاقی از منظر مخاطبان فارسیزبان است.
روز سهشنبه در گفتوگوی زنده شبکه خبر با فضل الرحمن اوریا، روزنامهنگار افغانی با موضوع «مخالفت با توافقنامه امنیتی آمریکا و افغانستان»، وی در پاسخ به سوال مجری برنامه درباره اثرگذاری ایران در منطقه نیز گفت که در حال حاضر ایران تنها کشور دنیا است که در انزوای کامل بهسر میبرد و با هیچ یک از همسایگان خود رابطه دوستانه ندارد!
وی همچنین در بخش دیگری در پاسخ به این سوال که دلیل ناکامی قدرتهای غربی و ناتو برای ایجاد امنیت در افغانستان چه بوده است، عامل اصلی این وضعیت را مداخله کشورهای همسایه ما از جمله ایران و پاکستان و موجودیت مدیریت ضعیف افغانستان دانست.
این که یک روزنامهنگار افغانی چنین عقایدی داشته باشد، البته چیز عجیبی نیست، اما مشکل این است که به دلیل عادت مجریان این شبکه به «در چارچوب حرف زدن» کلیه کارشناسان مدعو، علاوه بر این که در بسیاری موضوعات فضای تضارب آرا در این شبکه به وجود نمیآید و طبعاً از اثربخشی این شبکه میکاهد، مجری هم عادت و توان جمع کردن یک حرف مخالف را نداشته باشد و بعد از بیان یک جمله نه چندان حرفهای ناگهان برنامه قطع میشود!
البته انتخاب عنوان این گفتوگو (مخالفت با توافقنامه امنیتی آمریکا و افغانستان) هم به راحتی میزان حرفهای و اثرگذار بودن این نوع گفتوگوها را نشان میدهد و در واقع بهجای آن که در قالب یک برنامه بیطرفانه، تحلیل موردنظر شبکه به خورد مخاطب داده شود، با یک تیتر جهتدار اتفاقاً یک تحلیل «آنطرفانه»! به بینندگان داده میشود که در واقع از نظر رسانهای بدتر از این شیوه امکان ندارد.
قاعدتاً مسئولان این شبکه بعد از این رخداد با مجری یا معرفیکننده این روزنامهنگار افغانی برخورد خواهند کرد، اما کاش از این اتفاق بهره برده میشد تا فکری اساسی برای حرفهای و چندصداییکردن شبکه خبر شود.
در این حال علی محمد حسامفر، کارشناس رسانه در این زمینه نوشت: این روزها ویدیویی در سایتهای اینترنتی پخش شده است که در واقع ضربهای به حیثیت حرفهای و اخلاقی رسانهی ملی است.
مجری برنامه چون همیشه عادت داشته کارشناسان مطابق میل برنامهسازان حرف بزنند، شوکه شده است و در جواب کارشناس برنامه که ایران را همراه پاکستان از کشورهایی میخواند که در افغانستان ناامنی ایجاد میکنند، میگوید: "البته این نظر شخصی شماست، البته دربارهی پاکستان درست میفرمایید، ولی دربارهی ایران من با شما همنظر نیستم." و تهیهکننده یا ناظران پخش هم با قطع ارتباط، کاری میکنند که اصلاً در شان یک شبکهی خبری بینالمللی نیست.
متاسفانه مجری تسلط کافی به موضوع بحث و تاریخچهی آن ندارد. پس نمیتواند با طرح سوالی از پاسخ غیرمترقبهی کارشناس افعان، شروعی برای یک بحث چالشی و البته محترمانه بسازد.
مجری در پاسخ به کارشناس میگوید: "البته این نظر شخصی شماست"! مگر کارشناس قرار است نظر شخصی کس دیگری را بدهد؟
البته قطع کردن برنامه، از کلکل کردن با کارشناس بهتر بود، اما بهتر آن بود، که همین اتفاق را به محلی برای تضارب آرا تبدیل میکردند. بهویژه که شبکهی فارسیزبان خبر، مخاطب افغانی هم دارد، و بالاخره عدهای در افغانستان همنظر این آقای کارشناس هستند.
به طور خلاصه دربارهی ویدیوی پخش شده این موارد را میشود ذکر کرد:
1. در انتخاب کارشناس برای برنامهای که احتمالا فقط یک کارشناس داشته، دقت کافی نشده است. چرا که او بسیار قطبی فکر میکند و حضور چنین کارشناسانی حتمًا باید با حضور فرد دیگری از قطب مقابل باشد تا برنامهی خوبی ارایه شود.
2. مجری برنامه برخورد بسیار دستپاچهای با "یک اتفاق پیشبینی نشده" دارد. تسلط نداشتن بر موضوع و تاریخچهی آن میتواند از دلایل این دستپاچگی باشد، اما مهمتر از آن، عادت نداشتن مجریان به بحثهای چالشی است. آنها حتا در عالم خیال هم برنامههایی که چالشی دربارهی سیاست خارجی باشد را تصور نمیکنند و برای آن تربیت نشدهاند. از آن بدتر گویا مجری این برنامه، برنامههای مشابه در شبکههای بینالمللی را دنبال نمیکند تا آمادگیِ لازم را داشته باشد. شایسته است مجریان دایم این برنامهها را رصد و خود را جای دیگر مجریان بگذارند و از خود این سوال را بپرسند که اگر من جای او بودم چه میکردم و چه میگفتم.
و چه بهتر که صداوسیما آرام آرام به سمت برنامههای چالشی با قابلیت ارایهی پیام به شیوهی نرم، و احترامی هرچند حداقلی به تضارب آرا پیش برود، تا وقوع چنین حوادثی برای دستاندکاران این قدر شوکآور نباشد.( البته چنین روشی در عین حال تنها روش مقبول برای جذب مخاطب و ارایهی برنامههای حرفهای هم هست، ولی فعلاً بحث ما کمک به دستاندرکاران برنامهها برای شوکّه نشدن است!)
3. قطع کردن برنامه تصمیم اشتباهی بود. مگر کارشناس افغان، بیشتر از آن چه گفت چه میخواست بگوید؟ بیشتر از این که با بیانصافی محبتهای دولت و ملت ایران به همسایهی شرقی را نادیده بگیرد، و ایران را با بدبینی بسیار منزویترین کشور دنیا بداند، چه چیزی برای گفتن داشت؟ بهتر بود با یکی دوسوال دیگر، یا نهایتاً بدون آن، از او خداحافظی میشد. در واقع اقدام تهیهکنندگان یا پخش شبکهی خبر در قطع ارتباط با میهمان برنامه، نه تنها یک اقدام غیرحرفهای، که حرکتی غیراخلاقی از منظر مخاطبان فارسیزبان است.