لاریجانی: وحدت از طریق کنار گذاشتن سلیقهها، شکننده است
به گزارش خبرآنلاین، علی لاریجانی شب گذشته در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو که به طور مستقیم از قم پخش میشد، در ارتباط با ارزیابی شخصیاش از سفر مقام معظم رهبری به قم، گفت: این استقبال چشمگیر منشا خیرات و برکات زیادی است که امید است قدوم مقام معظم رهبری آغازگر حرکت نوینی برای قم و کل کشور باشد.
اهم سخنان رئیس مجلس را در ادامه بخوانید:
*حضور مردم در استقبال از رهبری نشانگر این موضوع است که مقام معظم رهبری و ولایتفقیه یک پایگاه کاملاً عمیق در میان تودههای مردم دارد.
*طیفهای مختلفی از فضلا و علما و بیوت مراجع در مراسم استقبال از آیت الله خامنهای حضور داشتند. این موضوع نشان میدهد سعه فکری رهبری به حدی قوی است که اندیشههای مختلف را در این سپهر جا داده است.
*آیت الله خامنهای دو موضوع انحرافی را که دشمنان به دنبال آن هستند مورد اشاره قرار داد که یکی از آنها اسلام بدون روحانیت و دیگری سکولاریسم بود که هر دوی این موارد بسیار مهم است. اسلام بدون روحانیت که قبل از انقلاب برخی روشنگران به آن دامن زدند، مورد تذکر رهبری قرار گرفت.
*امروز برخی افراد و جریانات حالت فرقهای پیدا کردند و تصور میکنند میتواند با برخی حرفهای سطحی و کم محتوا نسبت به اسلام و با برجسته کردن آنها کاری بکنند به گونهای که در خارج از کشور نیز عدهای به آن دامن بزنند که این موضوع خطرناک است.
*ممکن است عرفانهای کاذب که رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره کردند، به خاطر جاذبه اصل موضوع و تاثیرات آن عدهای را جذب کند، اما عقبهای ندارند. علت وجود همه این جریانات عدم رجوع به متخصص است. بنابراین هشداری که مقام معظم رهبری دادهاند، همیشه مهم است. خصوصا اینکه انقلاب اسلامی یک جنبه بیدارکننده برای منطقه دارد.
* چطور عدهای توقع دارند جمهوری اسلامی با مبانی دینی اداره نشود و جهان بینی جایگزین آنها چیست؟ کسانی که این حرف را میزنند، میخواهند از چیزی تغافل کنند. زیرا نظامهای لیبرالی یا مارکسیستی جنبههای ایدئولوژیک داشته و دارند. در حالی که تفکر دینی مقوله ای فراتر از ایدئولوژی است، زیرا پایههایش وحیانی است و اگر چنین عنوانی نیز به دین داده شود، مسامحتا داده شده است.
*سکولاریسم یک تفکر وارداتی است. نمیگویم میتوان مرزها را به روی افکار شرقی و غربی بست. اما ریشه افکار را نیز باید بدانیم و به طور مثال توجه کنیم که سکولاریسم با توجه به شرایط موجود در غرب شکل گرفت و نمیتوان آن را گرتهبرداری کرد. لذا اگر کسی فکر کند با جدایی دین از سیاست پیشرفت میکنیم، تفکر دینی را ناقص کرده است.
* سیاستمداران دنیا وقتی پیوند عاطفی مردم و رهبری را میبینند متوجه میشوند نظام ما زنده و پرتحرک است و رابطه آگاهانه میان مردم و رهبری وجود دارد و نمیتوانند گستاخانه برخورد کنند. نتیجه این مساله مستقیما به منافع ملی مربوط میشود و در ارزیابی استراتژیستهای آنها، تاثیر زیادی میگذارد.
* رابطه مراجع و رهبری دو بخش روشن و نسبتشان عاطفی و دوستانه است. زیرا از یک جنس هستند و انجام این تفکیکها برای اهداف دیگری است که هر دو مانند لبههای قیچی عمل میکنند. حوزهها و مرجعیت رکن اصلی تفکر اسلامی هستند و اگر کسی مرجعیت را تخریب کند، ولایت فقیه را هم تخریب کرده است.
* دشمن فکر میکند با تحریمها میتواند بین نظام و مردم فاصلهاندازی کند. اما رهبری در زمینه وحدت و انسجام ملی مسائلی را مطرح کردند و تجمع مردم در سخنرانی ایشان نشان داد که آن رفتارها چنین جوابی دارد.
* ولایت فقیه، مکتب امام(ره) و منافع ملی سه عامل وحدت است که هر کدام مراتبی دارد و فهم مشترک با مردم نیز در این میان برای آبادانی کشور مهم است. وحدت از طریق کنار گذاشتن همه سلیقهها و اختلاف نظرها، وحدت شکنندهای است. در این زمینه وحدت در مجمع تشخیص مواردی تصویب شد و به رهبری ارسال شد که براساس آن با در نظر گرفتن تنوع قومی، نوعی تئوری وحدت در کثرت پذیرفته شدکه تئوری پایداری است. زیرا وقتی تعاطی افکار وجود داشته باشد، مانند این است که از یک بوستان با گلهای گوناگون نگهداری میکنیم.
*اولین مساله در وحدت، وحدت میان تودههای مردم است که نیاز به اخلاق همزیستی دارد و مرتبه دیگر نیز وحدت نسبت به قواست. قوا دنبال تئوری آبادانی هستند و اگر فهم مشترک مردم با آن پیوند برقرار نکند، کشتی حرکت نمیکند. مسوولان قوا نیز باید با حفظ جایگاه خود در قانون اساسی، روابط سازگاری را برای پیشبرد مجموعه داشته باشد.