سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شاعرانه

در دنیای هنر خیلی از افراد هستند که آهسته و پیوسته حرکت کردن را به دائم مقابل دوربین بودن ترجیح می‌دهند؛ رزیتا غفاری یکی از آنهاست. او سال 72 وارد دانشگاه شد و در رشته کارگردانی سینما تحصیل و کارش را با منشی‌گری صحنه در چند فیلم و سپس بازیگری آغاز کرد. 

 

به گزارش جام جم انلاین در پرونده‌ این هنرمند ساخت یک فیلم انیمیشن نیز به چشم می‌خورد. او عضو آسیفای ایران است. غفاری سال‌ها از ایران دور بود، تا این که بار دیگر در سریال روزهای زیبا به کارگردانی جواد افشار مقابل دوربین تلویزیون قرار گرفت. اگرچه او کمتر توانسته در نقش‌های اول چه در سینما و چه در تلویزیون بازی کند، اما بازی‌های خوبی از او در سریال‌های در قلب من، در پناه تو، همسفر، ملاصدرا، شب آفتابی و فیلم‌های سینمایی شوکران، هتل کارتن، یکی بود یکی نبود و گربه آوازه‌خوان دیده‌ایم.

 حادثه مرگباری که برای رزیتا غفاری اتفاق افتاد به دوران کودکی او برمی‌گردد: حدود 4- 3 سالم بود. آن زمان پرستاری داشتم که وظیفه‌اش نگهداری از من بود. روزی سوار تاب شده بودم و او من را تاب می‌داد، روبه‌روی من هم یک استخر خالی از آب بود. ناگهان طناب تاب پاره شد و من به سرعت با سر پرت شدم داخل استخر خالی. 4 ـ 3روز در کما بودم اما خدا را شکر ضربه مغزی نشدم. البته موضوع جالب در اینجاست که همان زمان پدرم برای شکار بیرون از خانه رفته بود. همان لحظه که این اتفاق برای من افتاد پدر آهویی را نشانه‌گیری کرده بود. ناگهان همان لحظه تصویر من جلوی چشمانش می‌آید و از شکار آهو صرف‌نظر می‌کند. بعد هم که با خانه تماس گرفت و از ماجرا با خبر شد.

به خاطر دیدگاه مذهبی که ما ایرانیان داریم پدر رزیتا از همان لحظه شکار را برای همیشه کنار گذاشت. پدر و مادرم به خاطر این‌که مطمئن شوند هیچ عارضه‌ای برای من به وجود نیامده است، چندین سال تحت نظر پزشک بودم و تا 18 سالگی با فاصله زمانی چکاب می‌شدم تا این‌که گفتند همان موقع خطر رفع شده است.

 رزیتا غفاری : با سر داخل استخر خالی افتادم