آفتاب: یکی از بهترین روزها در مدت بازداشتم زمانی بود که "باور" و" فتال"، زندانبان اوین را قانع کردند که کیک شکلاتی را برای تولد32 سالگیام به درون زندان بیاورند. این اتفاق در ماه گذشته میلادی روی داد.
سارا شورد یکی از 3 تبعه آمریکایی بازداشت شده در ایران که به تازگی از زندان آزاد شده است در گفتو گو با " آسوشیتدپرس" به ذکر خاطراتی از زمان بازداشت خود در ایران پرداخت.
شورد به همراه 2 تبعه دیگر آمریکایی یعنی" شین باور" و" جاش فتال " یک سال پیش به اتهام ورود غیرمجاز به مرزهای کشورمان از سمت کردستان عراق بازداشت شدند اما سارا شورد چندی پیش پس از تودیع وثیقه 500 میلیون تومانی، آزاد و به آمریکا رفت. هنوز 2 آمریکایی همراه وی در زندان اوین نگهداری میشوند.
سارا شورد در این مصاحبه میگوید:خواستگاری "باور"(دیگر آمریکایی زندانی) از من در زندان و جشن تولدم به همراه یک کیک شکلاتی بهترین خاطرات دوران بازداشتم هستند. یکی از بهترین روزها در مدت بازداشتم زمانی بود که "باور" و" فتال"، زندانبان اوین را قانع کردند که کیک شکلاتی را برای تولد 32 سالگی ام به درون زندان بیاورند. این اتفاق در ماه گذشته میلادی روی داد.
وی ادامه می دهد: پس از بازداشت، ما 3 نفر در هنگام انتقال به زندان تصمیم گرفتیم که اگر ما را از هم جدا کردند اعتصاب غذا بکنیم و همین اتفاق هم افتاد. پس از اعتصاب غذا به مدت 4 روز، دوباره در کنار یکدیگر قرار گرفتیم. البته فقط برای 5 دقیقه همدیگر را دیدیم و پس از اعتصاب غذا شروع به غذا خوردن کردیم.
وی میافزاید: من بسیار تلاش میکردم که قوی بودنم را تضمین کنم به شکلی که اگر تصمیم بگیرم در بازجوییها درباره موضوعی حرف نزنم، واقعا چیزی نگویم. بازجویان صدها صفحه از مطالبی را که من به درخواست آنها نوشته بودم پاره میکردند زیرا آنها میگفتند آنچه را که نوشتهام کافی نیست و هر بار همان چیزهای قدیمی را مینویسم. این نوشتنها و پاره کردن نوشتهها، بارها تکرار شد. این روند 2 ماه طول کشید.
شورد همچنین میگوید که بازجوها درباره ایمیل و ارتباطاتش از طریق سایت "اسکایت" سوالاتی را میپرسیدند تا بتوانند دلیل ورود او را به ایران بفهمند.
او اضافه میکند: در ابتدا پس از پایان هر بازجویی اجازه مییافتیم تا روزانه به مدت نیمه ساعت به همراه "باور" و "فتال" هم دیگر را ببینیم و در کنار هم باشیم. این زمان سپس به یک ساعت و بعدها 2 ساعت افزایش یافت. ما در زندان میتوانستیم برنامههای تلویزیون ایران و از جمله اخبار 15 دقیقهای به زبان انگلیسی را مشاهده کنیم. ما همچنین ماهانه یک نامه از خانواده خود دریافت میکردیم.
این زن آمریکایی که پس از آزادی به کشورش رفت و هفته گذشته نیز توانست در نیویورک با احمدینژاد دیدار کند، ادامه میدهد: در زندان کتابهایی به زبان انگلیسی دراختیار داشتیم و با استفاده از تسلط محدود به زبان عربی، توانستم با زندانبان فارسیزبان درباره دین، به زبان عربی گفتو گو کنیم.
او با گفتن اینکه در زندان قرآن هم میخوانده است؛ اضافه میکند: در زندان انفرادی، برای کنار ماندن از فکر کردن به مادرم، روزانه چند بار جدول ضرب و تمرینات ریاضی را تکرار میکردم. در هنگام ورود به اتاق بازجویی، چهره بازجویان را نمیدیدم. روزانه یکی از زندانبانان زن، لباسهای اضافه برای من میآورد.
وی همچنین از وجود سیاست "بازجوی خوب و بازجوی بد" در مراحل بازجویی خبر میدهد و میگوید که از این وضعیت حسابی خسته شده بودم و صحنه همانطوری بود که در فیلمها و سریالهای آمریکایی در کشورم می دیدم.
شورد در یادآوری خاطرات خود میگوید که بازجوها او را مجبور میکردند که تمامی جزئیات زندگیاش را بنویسد. از آغاز کودکی در شهر لوسآنجلس تا زمانی که مدتی را در سوریه زندگی میکرد.
وی میگوید هنگامی که با نیروهای ایرانی در مرز ایران و کردستان عراق روبهرو شد سعی کرد فریاد بزند و با التماس از آنها بخواهد که وی را دستگیر نکنند. او در برابر دستگیریاش بارها مقاومت کرد.
او درباره اینکه چه کسی مبلغ وثیقه 500 میلیونی اش را پرداخت کرد نیز گفت: نمیدانم چه کسی این مبلغ را پرداخت کرد اما یکی از مقامات عمانی به من گفت که یکی از شهروندان ایرانی میخواست منزل شخصیاش را به عنوان وثیقه رهن دادگاه کند.
سارا شورد یکی از 3 تبعه آمریکایی بازداشت شده در ایران که به تازگی از زندان آزاد شده است در گفتو گو با " آسوشیتدپرس" به ذکر خاطراتی از زمان بازداشت خود در ایران پرداخت.
شورد به همراه 2 تبعه دیگر آمریکایی یعنی" شین باور" و" جاش فتال " یک سال پیش به اتهام ورود غیرمجاز به مرزهای کشورمان از سمت کردستان عراق بازداشت شدند اما سارا شورد چندی پیش پس از تودیع وثیقه 500 میلیون تومانی، آزاد و به آمریکا رفت. هنوز 2 آمریکایی همراه وی در زندان اوین نگهداری میشوند.
سارا شورد در این مصاحبه میگوید:خواستگاری "باور"(دیگر آمریکایی زندانی) از من در زندان و جشن تولدم به همراه یک کیک شکلاتی بهترین خاطرات دوران بازداشتم هستند. یکی از بهترین روزها در مدت بازداشتم زمانی بود که "باور" و" فتال"، زندانبان اوین را قانع کردند که کیک شکلاتی را برای تولد 32 سالگی ام به درون زندان بیاورند. این اتفاق در ماه گذشته میلادی روی داد.
وی ادامه می دهد: پس از بازداشت، ما 3 نفر در هنگام انتقال به زندان تصمیم گرفتیم که اگر ما را از هم جدا کردند اعتصاب غذا بکنیم و همین اتفاق هم افتاد. پس از اعتصاب غذا به مدت 4 روز، دوباره در کنار یکدیگر قرار گرفتیم. البته فقط برای 5 دقیقه همدیگر را دیدیم و پس از اعتصاب غذا شروع به غذا خوردن کردیم.
وی میافزاید: من بسیار تلاش میکردم که قوی بودنم را تضمین کنم به شکلی که اگر تصمیم بگیرم در بازجوییها درباره موضوعی حرف نزنم، واقعا چیزی نگویم. بازجویان صدها صفحه از مطالبی را که من به درخواست آنها نوشته بودم پاره میکردند زیرا آنها میگفتند آنچه را که نوشتهام کافی نیست و هر بار همان چیزهای قدیمی را مینویسم. این نوشتنها و پاره کردن نوشتهها، بارها تکرار شد. این روند 2 ماه طول کشید.
شورد همچنین میگوید که بازجوها درباره ایمیل و ارتباطاتش از طریق سایت "اسکایت" سوالاتی را میپرسیدند تا بتوانند دلیل ورود او را به ایران بفهمند.
او اضافه میکند: در ابتدا پس از پایان هر بازجویی اجازه مییافتیم تا روزانه به مدت نیمه ساعت به همراه "باور" و "فتال" هم دیگر را ببینیم و در کنار هم باشیم. این زمان سپس به یک ساعت و بعدها 2 ساعت افزایش یافت. ما در زندان میتوانستیم برنامههای تلویزیون ایران و از جمله اخبار 15 دقیقهای به زبان انگلیسی را مشاهده کنیم. ما همچنین ماهانه یک نامه از خانواده خود دریافت میکردیم.
این زن آمریکایی که پس از آزادی به کشورش رفت و هفته گذشته نیز توانست در نیویورک با احمدینژاد دیدار کند، ادامه میدهد: در زندان کتابهایی به زبان انگلیسی دراختیار داشتیم و با استفاده از تسلط محدود به زبان عربی، توانستم با زندانبان فارسیزبان درباره دین، به زبان عربی گفتو گو کنیم.
او با گفتن اینکه در زندان قرآن هم میخوانده است؛ اضافه میکند: در زندان انفرادی، برای کنار ماندن از فکر کردن به مادرم، روزانه چند بار جدول ضرب و تمرینات ریاضی را تکرار میکردم. در هنگام ورود به اتاق بازجویی، چهره بازجویان را نمیدیدم. روزانه یکی از زندانبانان زن، لباسهای اضافه برای من میآورد.
وی همچنین از وجود سیاست "بازجوی خوب و بازجوی بد" در مراحل بازجویی خبر میدهد و میگوید که از این وضعیت حسابی خسته شده بودم و صحنه همانطوری بود که در فیلمها و سریالهای آمریکایی در کشورم می دیدم.
شورد در یادآوری خاطرات خود میگوید که بازجوها او را مجبور میکردند که تمامی جزئیات زندگیاش را بنویسد. از آغاز کودکی در شهر لوسآنجلس تا زمانی که مدتی را در سوریه زندگی میکرد.
وی میگوید هنگامی که با نیروهای ایرانی در مرز ایران و کردستان عراق روبهرو شد سعی کرد فریاد بزند و با التماس از آنها بخواهد که وی را دستگیر نکنند. او در برابر دستگیریاش بارها مقاومت کرد.
او درباره اینکه چه کسی مبلغ وثیقه 500 میلیونی اش را پرداخت کرد نیز گفت: نمیدانم چه کسی این مبلغ را پرداخت کرد اما یکی از مقامات عمانی به من گفت که یکی از شهروندان ایرانی میخواست منزل شخصیاش را به عنوان وثیقه رهن دادگاه کند.