طنز/مارمولک
1- نن جون بنده هم با وجود ثقل سامعه و ضعف باصره و رقت جلد و عدم دقت عزم حاصله از کهولت، اگر مارمولک ببیند به آن «مارمولک» میگوید، این که دیگر این همه دکتر و دامپزشک و دانشکده و تأییدیه نمیخواهد.
2- برای اساتید مربوطه تفاوتهای مارمولک و تاندون را به اختصار عرض میکنم: آن که دست و پا دارد، مارمولک است، آن که ندارد، تاندون است. آن که کله و چشم و دهان دارد، مارمولک است، آن که ندارد، تاندون است. آن که دمش باریک است، مارمولک است، آن که دم ندارد، تاندون است.
3- پیشنهاد میشود کلیه پزشکان و دامپزشکان کشور زیر نظر وزارت علوم یک دوره تکمیلی مارمولکشناسی بگذرانند که دیگر کسی مارمولک را با تاندون گاو اشتباه نگیرد.
4- البته بحث «تبدیل» امری قدیمی و جداگانه است. در سالهای گذشته خیلی چیزها به چیزهای دیگر تبدیل شدهاند. مثلاً: تبدیل یک تریلی طلا به آهن قراضه. تبدیل شهردار به غارتگر بیتالمال. تبدیل کرمانشاه به باختران و دوباره کرمانشاه. تبدیل افتخار هنر آواز به آب به آسیاب دشمن بریز و ... حالا این وسط یک مارمولک هم تبدیل شده است به تاندون، عیبی ندارد.
زندهباد گاو
«خبر آنلاین» نوشته است: «قیمت گوشت گوسفندی همچنان غیرقابل مهار است.»
این هم زاییده یکی از همان تبدیلهاست. شواهد و قرائن نشان میدهد که گوسفندها، گاو شدهاند و گاوها، گوسفند. تا جایی که یادم میآید، همیشه «گاو» مصداق موجود بیملاحظه و غیرقابل مهار بوده است و «گوسفند» مصداق آرامش و اطاعت. حالا گوسفند غیرقابل مهار شده است و گاو آرام و مهارشدنی. فقط مانده است که گوسفندان به رنگ قرمز حساسیت پیدا کنند و شاخ دربیاورند و ماغ بکشند که امیدواریم به زودی به دست توانمند متخصصان داخلی این نواقص کوچک هم رفع شود.