شاعرانه
بازیگر زن سینمای ایران بعد از تصادف از صحنه گریخت
«ب. ر» بازیگر سینما و تلویزیون در حالی که به دلیل بیاحتیاطی و عدم توجه به حق تقدم، با خودرویی تصادف کرده بود، پیش از رسیدن نیروهای انتظامی از محل وقوع تصادف گریخت.
این هنرپیشه در یکی از پمپ بنزینهای تهران، با وجود تاکید ناظران مبنی بر تخلف وی در صحنه تصادف، پیش از رسیدن ماموران انتظامی به نحوی کاملاً بارز از صحنه مربوطه گریخت.
«فرامرز. ح» شهروند تهرانی که خودرویش به دلیل بیاحتیاطی و عدم توجه به حق تقدم توسط هنرپیشه یاد شده دچار خسارات جدی شده است، با ابراز گلایه از این نوع رفتارها که در جامعه بازتاب نامناسبی دارد، گفت: «از کسی که به هر حال بنا به امکانی که کشورمان در اختیارش قرار داده تا در بین عموم مطرح شود، این نوع رفتارها به هیچ وجه شایسته نیست.»
وی افزود: «از طرف دیگر، این رفتار ناشایست در حالی توسط این بازیگر مشاهده شد که معمولا این گروه از مردم خودشان را الگوی جامعه میدانند؛ بنابراین تردیدی نیست که امثال او باید مراقب رفتارهایشان باشند و از سایرین بیشتر به قانون و حقوق عمومی احترام بگذارند.»
این شهروند تهرانی گفت: «با استشهادی که در محل وقوع حادثه و بنا به شهادت ناظران تهیه شده است از این فرد خاطی به مراجع قضایی شکایت کرده و پیگیر است تا حداقل این فرد متنبه شده و دریابد که بیاحترامی به قانون به هر شیوه و در هر موقعیتی پسندیده نیست.»
هرچند معاون وزیر آموزش و پرورش اصل مسأله را پذیرفته است، اما آقای وزیر حتی اصل مسأله را پاک میکند و میگوید: «تمامی معلمان در آموزش و پرورش تحت هیچ شرایطی دست به تنبیه دانش آموزان نمیزنند و به نظر من اعلام این امر که تنبیه در مدارس وجود دارد به نوعی توهین به فرهنگیان است».
در حالی که یک کودک سیستانی در اثر تنبیه درگذشته است، وزیر آموزش و پرورش از پذیرش وجود پدیده تنبیه در مدارس طفره میرود و آن را توهین به فرهنگیان میداند! چند اتفاق بد دیگر باید بیافتد تا یاد بگیریم مسئولیتپذیر باشیم و هیچگاه صورت مسأله را پاک نکنیم؟
به گزارش فرارو، هفته گذشته خبری منتشر شد مبنی بر درگذشت یک دانشآموز سیستانی بر اثر تنبیه بدنی معلم. به گزارش منابع خبری، یکی از معلمین جدیدالاستخدام آموزش و پرورش، دانشآموز خود را به دلیل به همراه نیاوردن کتاب مورد مواخذه قرار داده میدهد، و با گوشه کتاب به سر او ضربه میزند.
گفته میشود پس از این حال عمومی این دانشآموز کلاس سوم راهنمایی رو به وخامت میگذارد، به بیمارستان چابهار و پس از آن به زاهدان منتقل میگردد و نهایتاً پس از یک هفته بستری شدن در بیمارستان جان خود را از دست میدهد. شاید دانستن این نکته که دانشآموز فوتشده دارای نسبت خانوادگی با معلم بوده چندان در اصل ماجرا فرقی ایجاد نکند و حتی این که این معلم اینک در بازداشت بهسر میبرد، از تاثیر این واقعه کم نمیکند.
از کنار این هم بگذریم که روز قبل از این حادثه، بر اثر حریق ناشی از اتصالی برقی در یکی از مدارس شهر زاهدان دانشآموز دیگری نیز جان خود را از دست داده بود و به قولی «با این اوصاف صبح که یک دانشآموز از خانه خارج میشود باید در بازگشت او به خانه تردید داشت»، چرا باید چنین ماجرای غمانگیزی اتفاق بیافتد؟
فاطمه قربان، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در این خصوص به مهر گفته است: «بیاحتیاطی و غفلت یک معلم موجب بروز چنین حادثه دلخراشی شده است». تاکیدات معاون وزیر بر این که «یک معلم» سبب انجام این کار شده به همین جا ختم نمیشود، وی ادامه میدهد: «طبق آیین نامه اجرایی مدارس معلمانی که به هر نحوی دانش آموزان را تنبیه بدنی می کنند متخلف هستند و در صورتی که دانش آموز یا والدین این موضوع را گزارش دهند با آنها برخورد می شود».
با این حال این سوال باقی است که آیا مورد منتهی به مرگ دانشآموز سیستانی، تنها مورد تنبیه بدنی درسراسر کشور بوده است؟ آیا نهادی جز وزارت آموزش و پرورش متولی اجرای این آییننامه است و اگر گزارشی از والدین واصل نشود، نباید در این زمینه بر معلمان نظارت شود؟
هرچند معاون وزیر آموزش و پرورش اصل مسئله را پذیرفته است، اما آقای وزیر حتی اصل مسأله را پاک میکند و میگوید: «تمامی معلمان در آموزش و پرورش تحت هیچ شرایطی دست به تنبیه دانش آموزان نمیزنند و به نظر من اعلام این امر که تنبیه در مدارس وجود دارد به نوعی توهین به فرهنگیان است».
وی با بیان این که مصادیق تنبیه در مدارس ایران بسیار محدود است، گفته است: «علیرغم این مسأله ما راهکارهای قانونی و مجاری مشخصی برای اطلاع از وضعیت تنبیه در مدارس مشخص کردهایم، به طوری که دانشآموزان و خانوادهها در صورت مشاهده مواردی از تنبیه بدنی آن را به دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات اداره آموزش و پرورش منطقه خوداعلام کنند». آیا تردید و انکار، راه مناسبی برای حل معضلات است؟
تنبیه بدنی از نگاه متخصصان
دکتر محمد والیپور، متخصص روانپزشکی در خصوص تنبیه بدنی کودکان اعتقاد دارد: «امروزه یکی از منسوخ ترین روشهای تربیت کردن اطفال کتک زدن یا تنبیه بدنی است، راههای بهتر و عملی تر و موثرتری برای تربیت فرزندان وجود دارد».
وی درباره اثرات سو تنبیه بدنی و جسمانی مینویسد: «تنبیه جسمانی خیلی زود اثر آگاه کننده خود را از دست می دهد». وی میافزاید: «در اثر این تشدید مجازات در اکثر موارد مجازاتگر عنان اختیار را از دست داده و لطمات شدیدی در حین حمله خشم برطقل وارد میسازد که همان معنای abuse یا سوء استفاده را زنده کرده و در نتیجه در بسیاری موارد بچه آنچنان صدمه خواهد دید که دیگر قابل جبران نخواهد بود و یا به مرگ طفل خواهد انجامید».
والیپور با بیان این که «طفل کتک خورده از زمان طفولیت میآموزد که راه حل مشکلات، منازعه و ابزار خشم به دیگران است»، اظهار میدارد: «یادتان باشد که قبل از اینکه به تنبیه کودک فکرکنید باید به تشویق کودک و تقویت رفتارهای بهنجاروی بیندیشید».
در قانون مجازات اسلامی درباره تنبیه بدنی کودکان مقررات خاصی آمده است. در مقررات عمومی این قانون در خصوص کودکان بزهکار آمده است: «در جرایم مهمه هرگاه برای تربیت اطفال بزهکار تنبیه بدنی آنان ضرورت پیدا کند تنبیه بایستی به کیفیتی باشد که دیه به آن تعلق نگیرد». در این ماده تنبیه بدنی کودکان را نه تنها محدود به جرایم مهم کرده، بلکه مشروط به آن است که دیه به آن تعلق نگیرد.
دختر 4 ساله چینی از بیماری عجیبی در رنج است.
شیایو یوی ? ساله در حال گریه کردن در آغوش مادرش است. ظاهرا وقتی وی ? ماهه بوده از بیماری ناشناختهی رنج میرده است.
این ناراحتی نوعی تورم شکمی است که تاکنون شکم وی را یک متر بزرگ کرده است.
مادرش با مراجعه به چندین دکتر و بیمارستان سعی کرده این بیماری را درمان کند اما تا کنون موفقیتی حاصل نکرده است.
زهرا اشراقی نوه حضرت امام خمینی(ره)در تازه ترین یادداشت خود به تمجید از سریال قهوه تلخ پرداخته است.
به گزارش پارس توریسم، خانم اشراقی در بخشی ازجدیدترین یاددداشت خود نوشته است: تماشای فیلم بخشی از برنامه روزانه من است. متاسفانه صدا و سیمای ایران و برنامههایش دیگر چنگی به دل نمیزند. اگر همین سیاستها ادامه پیدا کند دیگر همین تعداد تماشاگر قلیلی هم که باقی مانده را از دست میدهد. بهنظرم اقبال عمومی و هیجانی که این روزها سریال «قهوه تلخ» ایجاد کرده خودش نشانهای است از وضعیت تعداد تماشاگران تلویزیون. در واقع مهران مدیری همان تعداد تماشاگری را هم که برای پر کردن اوقات فراغتشان سراغ تلویزیون میرفتند به سمت این سریال کشاند.
در ادامه این یادداشت که در روزنامه شرق منتشر شده، آمده است: بههر حال مهران مدیری چهره موجهی بود و طرفداران بسیاری داشت و بهنظرم این صدا و سیما بود که با خروج این سریال از زیر مجموعه تلویزیون متضرر شد. این در حالی است که این رسانه میتوانست با ساخت برنامههایی و شفافسازی اخبار، مخاطبان بیشتری داشته باشد کما اینکه تجربه نشان داده است مردم ایران از هوشمندی بالایی در انتخاب رسانه و برنامههای تلویزیونی برخوردارند. برای نمونه برنامه تلویزیونی همچون برنامه «نود» طرفداران خودش را دارد و بسیاری از مردم از میان انبوه برنامههای رسانه ملی تنها سراغ این برنامه میروند.
الماس صورتی توسط جواهر فروش لندنی با حضور کارشناسان الماس از آمریکا ?? میلیون دلار خریداری شد.
گرانترین الماس صورتی جهان به قیمت?? میلیون دلار توسط جواهرساز معروف در انگلیس خریداری شد.
الماس ?? قیراطی که تصور مرفت بین ?? تا ?? میلیون دلار بهفروش رود توسط لورنس گراف در حراجی ساوث بی فروخته شد.
دیوید بنث مسئول ساوث بی که خود نیز در کار جواهرسازی است تایید کرد الماس صورتی را به قیمت ?? میلیون دلار به جواهرسازی مستقر در لندن فروخته است.
به گفته کارشناسان نمونه الماس صورتی را در هیچجای جهان نمیتوان یافت و تنها نمونه مشابه آن ?? سال قبل آنهم یکبار مورد خرید وفروش قرار گرفت و از آن تاریخ به بعد کسی چنین الماسی را با این وزن ندیده است.
چندین موسسه الماسشناسی از جمله الماسشناسی آمریکا بر واقعی بودن این الماس تاییدیه صادر کردهاند.
تا پیش از این رکورد گرانترین الماس دنیا متعلق به الماس آبی رنگ ?? قیراطی بود که در سال ????به قیمت ?? میلیون دلار معامله شد.
الماسهای رنگی بهویژه صورتی و آبی و سبز بسیار نایاب و گرانقیمت هستند.
هنوز معلوم نیست این جواهرفروشی الماس را برای چه کسی خریده و شایعات زیادی در این باره منتشر شده است. (معمولا افراد معروفی که نمیخواهند نامشان رسانهای شود به جواهرفروشان دستور خرید را میدهند) برخی زن دیوید بکهام و برخی مدونا را سفارش دهنده این الماس میدانند که نخواستهاند با خرید مستقیم آن داستان را رسانهای سازند. برخی نیز خریداران متمول عرب را پشت داستان میدانند و باید منتظر ماند تا شایعات به حقیقت بپیوندد.
مدیر عامل سازمان بازیافت و تبدیل مواد شهرداری مشهد گفت: از تیرماه سال جاری تاکنون، 300 گربه ولگرد در مشهد عقیم شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شهرداری مشهد، علی نجفی افزود: گربههای ولگرد یکی از معضلات شهری است که این حیوان با استفاده از تلههای مخصوص زندهگیری و توسط دامپزشک متخصص جراحی و عقیم میشود.
وی ادامه داد: بعد از عملیات عقیمسازی، از گوش سمت راست حیوان نر و از گوش سمت چپ حیوان ماده، تکهای بریده میشود تا شناسه حیوان عقیم شده باشد.
وی در ادامه از جمعآوری 697 قلاده سگ ولگرد در سطح شهر خبر داد و اظهار داشت: جمعآوری سگها به روش زندهگیری است که بعد از انجام آزمایشات متعدد در صورت بیمار بودن، حیوان بعد ازبیهوش شدن، به طریق «مرگ با ترحم» از راه تزریق سم کشته و به صورت بهداشتی دفن و امحاء میشود.
نجفی تاکید کرد: کار جمع آوری حیوانات موذی براساس ماده 55 قانون شهرداری ها بر عهده این نهاد قرار گرفته است.
برق مجموعه تاریخی تخت جمشید به عنوان بزرگترین مجموعه تاریخی کشور به علت بدهی قطع شد و این مجموعه چند روزی است بدون داشتن برق پذیرای بازدیدکنندگان است.
این در حالی است که در این مجموعه موزه آثار تاریخی باارزش وجود داد که مجهز به دوربینهای مداربسته است و به علت قطع برق سیستمهای حفاظتی این مجموعه از کار افتاده است.
همچنین آثار بسیار باارزشی در محوطه این مجموعه وجود دارد که با توجه به این که شبها در تاریکی مطلق بهسر میبرد احتمال سرقت آنها وجود دارد.
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس مشکل قطع برق مجموعه تخت جمشید را تعویق در ابلاغ بودجه جاری عنوان کرد و گفت: دستور دادهام اگر در این زمینه بدهی وجود دارد پرداخت شود و چنانچه مشکل فنی نیز وجود دارد رفع شود.
«محمدرضا برزگر» با بیان این که از میزان دقیق بدهی به اداره برق اطلاعی ندارم افزود: برای جلوگیری از بروز مشکلات امنیتی و حفاظتی با ماموران تخت جمشید هماهنگی کامل صورت گرفته و مشکل خاصی در این زمینه وجود ندارد!
نمایشگاه آثار خوشنویسی محمدرضا شجریان و منتخبی از خوشنویسان معاصر در تالار وحدت بر پا شد.
روابط عمومی و امور بینالملل بنیاد رودکی اعلام کرد: در این نمایشگاه به جز آثار محمدرضا شجریان، آثاری از استادان برجستهی خوشنویسی معاصر از جمله مرحوم علیاکبر کاوه، مرحوم حبیبالله فضایلی، مرحوم عبدالله فرادی، غلامحسین امیرخانی، کیخسرو خروش، عباس اخوین، یدالله کابلی خوانساری، غلامرضا مشعشعی، جهانگیر نظامالعلما، علی شیرازی، مجید حسینزاده، احمد عبدالرضایی، سیدرضا بنیرضی، محمد حیدری، خسرو روشن، محمد صادق احدپور، احمد نور محمدی، عباس نوری،علی بخشی، علی تن، امیر میرراضی، علی رضاییان، جواد صادقی و جلیل رسولی به نمایش درآمده است.
در بخش جنبی این نمایشگاه ویژه برنامه «گلبانگ سربلندی» بنیاد رودکی که به مناسبت اعیاد فرخنده قربان و غدیر در تالار وحدت درحال برگزاری است، برپا شده است.
گفتنی است نمایشگاه مذکور تا 4 آذر پذیرای علاقمندان خواهد بود.
روابط عمومی بنیاد رودکی گزارش داد: نخستین اجرای موسیقی نمایش «گلبانگ سربلندی» که همزمان با شب عید سعید قربان و در تالار وحدت روی صحنه رفت، با استقبال مخاطبان مواجه و میزبان بالغ بر هشتصد تماشاگر علاقمند به هنر ترکیبی نمایش وموسیقی بود؛ این درحالی است که ظرفیت واقعی تالار وحدت هفتصد و پنجاه نفر است. موسیقی نمایش «گلبانگ سربلندی» که نویسندگی و کارگردانی آن بر عهده دکتر سعید شاپوری است، قصه قربان و غدیر را روایت میکند. آهنگساز این موسیقی نمایش دکتر محمد حقگو و رهبر ارکستر نیز محمد بیگلریپور است.
در بخش جنبی این موسیقی نمایش، نمایشگاهی از آثار خوشنویسان معاصر و برجسته از جمله غلامحسین امیرخانی، عباس اخوین، یدالله کابلی خوانساری، جلیل رسولی و محمدرضا شجریان به نمایش در آمده است.
علاوهبر اجرای موسیقی نمایش «گلبانگ سربلندی» در تالار وحدت، برج آزادی، دیگر مجموعه تابعه بنیاد رودکی نیز به مناسبت اعیاد فرخنده قربان و غدیر، بانی برپایی ویژه برنامه «طواف تا ولایت» در محیط داخلی و محوطهی بیرونی برج بود که با استقبال شهروندان تهرانی مواجه شد.